هدف کلی این پژوهش که با روش توصیفی- همبستگی انجام شده است، بررسی
سازههای مؤثر بر پذیرش مدیریت ریسک در دامداریهای صنعتی میباشد. جامعه آماری تحقیق شامل دامداران صنعتی استان تهران میباشد که تعداد 175 نفر از آنها بهعنوان نمونه، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. ابزار اصلی این تحقیق، پرسشنامهای است که روایی صوری آن با کسب نظر اساتید و صاحبنظران حوزه ترویج، دامپروری و دامپزشکی تأیید شد. آزمون مقدماتی برای بهدست آوردن پایایی پرسشنامه انجام گرفت و ضریب آلفایکرونباخ بین 78/0 تا 94/0 بهدست آمد. یافتههای این پژوهش نشان میدهند که میزان پذیرش اکثریت دامداران (49 درصد) از روشهای مدیریت ریسک در سطح "متوسط" است. همچنین، این یافتهها نشان میدهند که مهمترین روشهای مدیریت ریسک در دامداران، مشاوره با متخصصان و کارشناسان و استفاده از دامپزشک است. یافتههای حاصل از آزمون همبستگی نشان میدهند که بین متغیرهای: فاصله دامداری تا محل سکونت، مقدار سرمایه، میزان استفاده از وام، درآمد سالانه، تعداد راس واحد دامداری، میزان استفاده از منابع اطلاعاتی با متغیر پذیرش مدیریت ریسک رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. در آزمون رگرسیون چندگانه خطی، متغیرهای "مقدار سرمایه، درآمد سالیانه و میزان آگاهی از عوامل ایجادکننده ریسک" 90/50 درصد از تغییرات متغیر مدیریت ریسک دامداران را تبیین میکنند.