دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Investigating the Role of Improving Wheat Production Efficiency (Irrigated and Dry land) on Achievement Goals of the Sixth Five Year Development Plan in Iranبررسی نقش بهبود کارایی تولید گندم (آبی و دیم) بر دستیابی به اهداف برنامه پنجساله ششم توسعه در ایران1198621810.22059/ijaedr.2021.296355.668872FAعلیشهنوازیاستادیار بخش تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان آذربایجان شرقی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تبریز، ایرانپروانهاشرفیدانشآموخته کارشناسی ارشد مدیریت کشاورزی،گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده
کشاورزی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایرانJournal Article20200202This study aimed to estimate different types of technical, allocative, cost, income and profit efficiencies by using mathematical planning models and secondary data reported by the Ministry of Agriculture-Jahad, of irrigated and rainfed wheat farming in 26 provinces of Iran. The results showed that the average technical efficiency was 0.97; however, inefficiencies in inputs allocation reduced the cost efficiency to 0.81. East Azerbaijan, Khuzestan, Sistan and Baluchestan, Kurdistan, Golestan, Qom and Alborz provinces were on the efficient frontier in terms of technical, allocation and cost efficiencies. In terms of cost efficiency, the provinces of Kohgiluyeh and Boyerahmad (0.44), South Khorasan (0.56), Kermanshah (0.64) and North Khorasan (0.64) had the worst situation. According to the results, there was no significant difference between the studied provinces in terms of income and allocative efficiencies and the maximum productive capacity of the country through technical efficiency improvement was 336.3 thousand tons. This was equal to 7.3% and 0.9% increase in current production of dry land and irrigated wheat, respectively. It was expected that the reduction of dry-land wheat farming in Isfahan and South Khorasan provinces and in irrigated wheat farming in West Azerbaijan, Kohgiluyeh and Boyerahmad and Mazandaran provinces would play a significant role in improving income efficiency. According to the results, it was possible to increase profit in wheat farming up to 103.3%. Profit efficiency in wheat farming was 47.5%, indicating high technical efficiency (policy maker goal) and low profitability (farmers’ goal) was one of the important characteristics of wheat production in the country.در این پژوهش با استفاده از الگوهای برنامهریزی ریاضی و اطلاعات منتشر شده وزارت جهاد کشاورزی کاراییهای فنی، تخصیصی، هزینهای، درآمدی و سود زراعت آبی و دیم گندم در ۲۶ استان کشور بهمنظور شناسایی ظرفیتهای ارتقای کارایی و افزایش تولید در راستای تأمین اهداف برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور برآورد و مورد بررسی قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان داد، میانگین کارایی فنی 97/0 بوده و امکان بهبود آن با مدیریت مصرف منابع قابل توجه نمیباشد. با اینوجود تخصیص نامناسب نهادهها باعث افت کارایی هزینهای به 81/0 شده است. استانهای آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان، گلستان، قم و البرز از نظر کاراییهای فنی، تخصیصی و هزینهای در مرز کارا قرار داشته و در سطح فناوری موجود در بهترین وضعیت ممکن میباشند. از لحاظ کارایی هزینهای نیز استانهای کهگیلویه و بویراحمد (44/0)، خراسان جنوبی (56/0)، کرمانشاه (64/0) و خراسان شمالی (64/0) نامناسبترین وضعیت را دارند. بر اساس نتایج تفاوت چندانی میان استانهای مورد مطالعه از نظر کارایی درآمدی و کارایی تخصیصی درآمدی وجود نداشته و حداکثر توان تولیدی کشور از طریق بهبود کارایی فنی، 3/336 هزار تن است. این مقدار برابر با 3/7 و 9/0 درصد افزایش در میزان تولید فعلی گندم دیم و آبی میباشد. انتظار میرود، کاهش زراعت دیم گندم در استان اصفهان و خراسان جنوبی و زراعت آبی گندم در استانهای آذربایجان غربی، کهگیلویه و بویراحمد و مازندران نقش قابل توجهی در بهبود کارایی درآمدی داشته باشد. طبق نتایج بهدستآمده امکان افزایش سود در زراعت گندم کشور تا 3/103 درصد مقدور بوده که بیشتر آن از کاهش هزینههای زراعت گندم دیم (11 درصد) و افزایش درآمد زراعت گندم دیم (8/25 درصد) ایجاد میگردد. کارایی سود در زراعت گندم 5/47 درصد بوده که نشان میدهد، ویژگی کارایی فنی (هدف سیاست گزار) بالا و کارایی سود (هدف بهرهبردار) پایین یکی از مشخصههای مهم تولید این محصول در کشور میباشد.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Assessing of mental well-being of rural youth and its impact on survival in rural areasبررسی رفاه ذهنی جوانان روستایی و تأثیر آن بر ماندگاری در روستا21358183910.22059/ijaedr.2020.272916.668693FAرضوانقنبریاستادیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0001-8741-7965مهدیرحیمیاندانشیار گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0002-7414-3886زینباسد پوریاندانشجوی دکتری گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایرانJournal Article20190124Rural youth are important sources of rural and agriculture development, and if they remain in their rural area, they can help reduce poverty in that area. One of the factors affecting the youth's survival in the village is the achievement of social wellbeing. In most studies, only the objective dimension of wellbeing has been addressed and the mental dimension of wellbeing has been neglected, while the subjective interpretation of youth from the environment and quality of life in the village which affects their decision on remaining in the village. Therefore, the aim of this research is to evaluate the mental well-being of rural youth and its effect on remain in rural. The statistical population of the study consisted of rural youths in Khoramabad Township (N= 1058). Research samples were selected using multi-stage cluster sampling method with using the Krejcie & Morgan table (n= 281). The results showed that the level of mental well-being of the majority of the rural youth was low and girls had a lower mean in terms of self-esteem, emotional intelligence and social intelligence. In addition, the results of regression analysis showed that income, employment status, access to health services, health status, access to recreational facilities, educational level, social Solidarity and distance from the cityare variables that affect the mental well-being of rural youth. Also, the results showed that there is a positive relationship between the wellbeing of the rural youth and their willingness to remain in the village.جوانان روستایی نقش عمدهای در توسعه روستایی و کشاورزی دارند و اگر در منطقه روستایی خود باقی بمانند میتوانند به کاهش فقر در آن منطقه کمک کنند. اما آشفتگیهایی در زمینه مهاجرت جوانان روستایی ایجاد شده که باعث هرجومرج در اصلیترین نیروی کار مناطق روستایی شده است. یکی از عوامل مؤثر بر ماندگاری جوانان در روستا دستیابی آنها به رفاه اجتماعی است، در اکثر مطالعات تنها به بعد عینی رفاه پرداخته شده، و بعد ذهنی رفاه مورد غفلت قرار گرفته است. در حالیکه تفسیر ذهنی جوانان از محیط و کیفیت زندگی در روستا است که بر تصمیمگیری آنان بر ماندگاری در روستا تأثیر گذار است. لذا، هدف از انجام این پژوهش ارزیابی رفاه ذهنی جوانان روستایی و تأثیر آن بر ماندگاری در روستا است. جامعه آماری مورد مطالعه شامل 1058 نفر از جوانان روستایی شهرستان خرم آباد بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، حجم نمونه 281 نفر تعیین شد و برای دستیابی به افراد مورد مطالعه، از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای استفاده شد. جهت سنجش ابعاد رفاه ذهنی از پرسشنامه ساختار یافته Fen et al (2013) استفاده شد. نتایج نشان داد، میزان رفاه ذهنی اکثریت جوانان روستایی پایین بود و دختران دارای میانگین کمتری در ابعاد عزت نفس، هوش احساسی و هوش اجتماعی بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای درآمد، وضعیت اشتغال، دسترسی به خدمات بهداشتی، وضعیت سلامتی، دسترسی به امکانات تفریحی، تحصیلات، همبستگی اجتماعی و فاصله از شهر بر رفاه ذهنی جوانان روستایی مؤثرند. همچنین نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین رفاه ذهنی جوانان روستایی و تمایل به ماندگاری در روستا وجود دارد.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Assessment of social sustainability in Family farm Ssystems and Agricultural production cooperatives (case study: The villages of Samen county)سنجش پایداری اجتماعی در نظام های بهره برداری خانوادگی و تعاونی تولید کشاورزی (مورد مطالعه: روستاهای شهر سامن)37538518910.22059/ijaedr.2021.316769.669000FAخلیلمیرزائیمعاون پژوهشی و مدیرگروه پژوهشی مطالعات توسعه کارافرینی و اشتغال پایدار روستایی جهاد دانشگاهی همدان. ایران0000-0001-7813-0970مرجانسپه پناهعضو گروه پژوهشی مطالعات توسعه کارآفرینی واشتغال پایدارروستایی جهاددانشگاهی واحد همدان. ایرانJournal Article20210128From a systematic point of view, rural environments are in fact part of the main and influential elements at the national level in which the management of the relationship and connection of rural people with the environment and activities, gives a special shape to the rural sector and removes it from other settlements and made different life patterns. Therefore, in order to achieve sustainable rural growth and development and agriculture, it is necessary to recognize and create a change in the type of rural activity, which is mainly based on agriculture. Sustainable growth and development of agriculture are one of the most important goals of governments, which can be achieved through fundamental changes in the structure of agriculture, management, and proper use of various facilities and resources, as well as in the framework of practical and logical planning. Therefore, agricultural sustainability of the family exploitation system is related to the sustainability of the agricultural sector and the life of rural and even urban communities. It can be said that the exploitation system in any society is the most important issue of the agricultural sector of that society. Considering the fact that in Iran, structural barriers related to the agricultural system is the biggest obstacle to the development of the agricultural sector, because the exploitation system is its center and core. The most important exploitation systems in Iran are peasant and family small, production cooperatives, joint-stock companies. Among these, it is very important to pay attention to the home exploitation system and production cooperatives as the most important agricultural exploitation systems.پایداری اجتماعی به توانایی جامعه برای حفظ و نگهداری ابزارهای ضروری ایجاد ثروت و رفاه و مشارکت اجتماعی برای گسترش یکپارچگی و انسجام اشاره میکند. لذا، هدف اصلی این تحقیق، سنجش عوامل پایداری اجتماعی براساس رویکرد سیستماتیک در نظامهای بهرهبرداری خانوادگی و تعاونی تولید کشاورزی در روستاهای شهر سامن از استان همدان بود. جامعه آماری تحقیق را بهرهبرداران روستاهای شهر سامن که در نظامهای بهرهبرداری خانوادگی و تعاونی تولید مشغول به فعالیت بودند، تشکیل دادند. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران در مجموع، 374 نفر بود. بهمنظور مقایسه دو نظام بهرهبرداری حجم نمونه در هر دو نظام بهرهبرداری بهطور مساوی 187 نفر تعیین شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه محققساخته بود، که دادههای آن توسط نرمافزار SPSS<sub>v22</sub> و تکنیک TOPSIS مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد، در نظامهای بهرهبرداری خانوادگی، مؤلفههای موجودیت و اثربخش و در تعاونیهای تولید کشاورزی، مؤلفههای همزیستی و قابلیت سازگاری دارای بیشترین وزن بودند. نتایج ارزیابی با مدل موریس و TOPSISنیز گویای آن است که هیچکدام از مؤلفههای پایداری اجتماعی در سطح پایدار نمیباشند. نتایج نمودار عنکبوتی، گویای فاصله بین مؤلفهها در دو نظام است. از نظر وزن و میزان وجود، نتایج تحلیل مسیر گویای آن است که متغیرهایی چون میزان سواد، میزان زمین، بعد خانواده، میزان درآمد، میزان استفاد از رسانههای انبوهی 50 درصد از تغییرات پایدار اجتماعی را در بین این دو نظام تبیین میکند و بیشترین اثر را میزان درآمد دارد.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321A Model to Stabilization the Livelihood of Gardeners on the Shores of Lake Urmia against Late Spring Cold: Using a Grounded Theory Approachالگوی پایدارسازی معیشت باغداران حاشیه دریاچه ارومیه در برابر سرمای دیررس بهاره: کاربرد نظریه داده بنیان55748410510.22059/ijaedr.2021.327178.669062FAپریمازمزمیدانشجوی دکترای ترویج و آموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانعلیرضاپورسعیددانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران0000-0002-8156-4849سید جمالفرج الله حسینیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20210714Livelihoods must be sustainable in rural living space. It means being able to deal with sudden and long-term crises, shocks and stresses now and in the future, Without undermining its resources and assets. In order to stabilize livelihood, it is necessary to pay attention to determining livelihood strategies. Therefore, the aim of present study designing A Model to Stabilization the Livelihood of Gardeners on the Shores of Lake Urmia Against Late Spring Cold, Using a Grounded Theory Approach. Data were collected through semi-structured interviews with 22 horticultural experts who were selected by purposive sampling and snowball sampling. After completing the interviews, the coding process was performed in three stages: open, central and selective, and a paradigm model of the research was developed using MAXQDA<sub>18</sub> software. The findings indicate that categories such as management challenges, inability of small-scale gardeners to adapt to environmental changes, social challenges, lack of human resources in decision-making, economic challenges and lack of infrastructure development, as Causal conditions affecting the livelihood stabilization pattern of the studied gardeners against late spring cold were identified. Underlying conditions include categories such as equipment and infrastructure factors, specialized human resources, lack of comprehensive and integrated policy, lack of coordination in the implementation of affairs and planning, economic and cultural factors. The challenges of production, market management and its challenges, the need to pay attention to the programs of resistance economy, use of regional capacities, educational and extension factors and land fragmentation were identified as intervening conditions. Finally, in order to stabilize the livelihood of gardeners on the shores of Lake Urmia against the late spring cold, operational and executive strategies, educational and research, economic-livelihood and management were identified. In general, according to the research findings, stabilizing the livelihood of gardeners against late spring cold will have several consequences such as sustainable productivity, social justice, sustainable livelihood, sustainable market management and economic sustainability in the study population.معیشت باید در فضای زیستپذیر روستایی، پایدار باشد. به اینمعنی که در زمان حاضر و آینده توانایی مقابله با بحرانها، شوکها و استرسهای ناگهانی و بلندمدت را داشته باشد، بدون اینکه منابع و داراییهایش را تضعیف کند. برای پایدارسازی معیشت باید به تعیین راهبردهای معیشتی توجه نمود. از اینرو، تحقیق حاضر با هدف طراحی الگوی پایدارسازی معیشت باغداران حاشیه دریاچه ارومیه در برابر سرمای دیررس بهاره با استفاده از نظریهپردازی دادهبنیان انجام شد. دادهها با انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 22 نفر از صاحب نظران حوزه باغبانی که به روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند، گردآوری گردید. پس از تکمیل مصاحبهها، فرآیند کدگذاری در سه مرحله باز، محوری و انتخابی انجام و مدل پارادیمی تحقیق با استفاده از نرمافزار MAXQDA<sub>18</sub> تدوین گردید. یافتههای تحقیق گویای آن است که مقولاتی چون چالشهای مدیریتی، ناتوانایی باغداران جهت تطابق با تغییرات محیطی، چالشهای اجتماعی، عدم مشارکت در تصمیمگیریها، چالش اقتصادی و عدم توسعه زیرساختها، بهعنوان شرایط علی مؤثر بر الگوی پایدارسازی معیشت باغداران مورد مطالعه در برابر سرمای دیررس بهاره شناسایی گردید. شرایط زمینهای نیز شامل مقولاتی چون عوامل تجهیزاتی و زیرساختی، منابع انسانی متخصص، عدم سیاستگزاری جامع و یکپارچه، عدم هماهنگی در اجرای امور و برنامهریزی، عوامل اقتصادی و فرهنگی بودند. این درحالیاست که چالشهای تولید، مدیریت بازار، لزوم توجه به برنامههای اقتصاد مقاومتی، استفاده از ظرفیتهای منطقه، عوامل آموزشی-ترویجی و خرد شدن اراضی بهعنوان شرایط مداخلهگر مشخص شدند. در نهایت، بهمنظور پایدارسازی معیشت باغداران در برابر سرمای دیررس بهاره، راهبردهای عملیاتی و اجرایی، آموزشی و پژوهشی، اقتصادی-معیشتی و مدیریتی شناسایی گردید. درمجموع، با استناد به یافتههای تحقیق، پایدارسازی معیشت باغداران در برابر سرمای دیررس بهاره پیامدهای متعددی چون بهرهوری پایدار، برقراری عدالت اجتماعی، پایداری معیشتی، مدیریت پایدار بازار و پایداری اقتصادی را در جامعهی مورد بررسی بهدنبال خواهد داشت.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Determining the factors affecting the electricity protection behavior of rural households in Khuzestan province: Using the Norm Activation Model (NAM)تعیین عوامل مؤثر بر رفتار حفاظت از برق خانوارهای روستایی استان خوزستان: کابرد مدل فعال سازی هنجار (NAM)75898180510.22059/ijaedr.2020.303446.668911FAبهمنخسروی پوراستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکدهی مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایران0000-0003-4898-1082مسعودیزدان پناهدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکدهی مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایرانآمنهسواری ممبنیدانشآموختهی دکتری ترویج و آموزش کشاوری و توسعه روستایی، دانشکدهی مهندسی زراعی و عمران روستایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، اهواز، ایرانJournal Article20200606The proportion of residential electricity consumption in the total energy consumption has increased rapidly in the past decades all over the world. Understanding the role of psychological factors in the field of electricity protection behavior in promoting energy saving behaviors and reducing environmental pollution is very important for the sustainable development of a country. In this study, in order to investigate the factors affecting the behavior of electrical protection, the norm activation model was used. The statistical population of the study consists of rural households in Baghmalek and Hamidiyeh counties in Khuzestan province (N = 8450). Using Cochran's formula, a sample of 440 households was determined and households were selected by multi-stage random cluster sampling. The data collection tool was a questionnaire whose face validity was confirmed by experts including two groups of faculty members of the Department of Agricultural Extension and Education and experts of the Water and Electricity Organization. In addition, to determine the reliability of different parts of the questionnaire, pre-test and calculation of Cronbach's alpha coefficient was used, which was between 0.72 to 0.92 and was confirmed. In order to analyze the data for descriptive statistics, correlation and regression, SPSS (V20) software was used. The results of correlation test showed that the behavior variable has a positive and significant relationship with the variables of awareness of consequences, self-efficacy, situational responsibility, moral norm, awareness of needs, feelings of pride and guilt. In general, the results of this study showed that moral norms, feelings of guilt and feelings of pride affect the behavior of rural households towards electricity protection. The results of this study have important implications for policymakers who aim to promote a wide range of electricity -saving behaviors. نسبت مصرف برق مسکونی به کل مصرف انرژی در دهههای گذشته در سراسر جهان به سرعت افزایش یافته است. درک نقش عوامل روانشناختی در زمینه رفتار حفاظت از برق در ارتقاء رفتارهای صرفهجویی در مصرف برق و کاهش آلودگیهای زیستمحیطی برای توسعه پایدار یک کشور بسیار مهم است. در این مطالعه، به منظور بررسی عوامل مؤثر بر رفتار حفاظت از برق، از مدل فعالسازی هنجار استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش را خانوارهای روستایی دو شهرستان باغملک و حمیدیه در استان خوزستان (8450=N) تشکیل داده و با استفاده از فرمول کوکران، نمونهای به حجم 440 خانوار تعیین و از روش نمونهگیری چند مرحلهای خوشهای تصادفی، خانوارها انتخاب شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای بود که روایی صوری آن توسط متخصصین شامل دو گروه اعضای هیأت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی و کارشناسان سازمان آب و برق تأیید گردید. افزون بر این، برای تعیین میزان پایایی بخشهای مختلف پرسشنامه، از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفا کرونباخ استفاده شد که بین 72/0 تا 92/0 بود و مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها جهت آمار توصیفی، همبستگی و رگرسیون از نرم افزار (SPSS(V20 استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد متغیر رفتار با متغیرهای آگاهی از عواقب، خودکارآمدی، مسئولیتپذیری موقعیتی، هنجار اخلاقی، آگاهی از نیاز، احساس غرور و احساس گناه رابطه مثبت و معنادار دارد. به طور کلی نتایج این بررسی نشان داد، هنجار اخلاقی، احساس گناه و احساس غرور بر رفتار خانوارهای روستایی نسبت به حفاظت از برق تاثیر دارند. نتایج این مطالعه پیامدهای مهمی برای سیاستگذاران که هدف آنها ترویج طیف گستردهای از رفتارهای صرفهجویی در برق میباشد را به همراه دارد.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Determining the optimal tariff for Treated wastewater in the agricultural sector in the south of Tehran provinceتعیین تعرفه بهینه پساب تصفیهشده در بخش کشاورزی جنوب استان تهران911088179110.22059/ijaedr.2021.314897.668981FAسعیدیزدانیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-9403-9963مریمحسن ونددانشجو دکتری گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانحامدرفیعیاستادیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-1279-6830ایرجصالحدانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-1949-5950Journal Article20201206The aim of this study is to determine the optimal tariff for treated wastewater in the agricultural sector in the south of Tehran province. In order to achieve this goal, Used of positive mathematical programming (PMP) optimization method and the conditional valuation method (CVM) to estimate the conservation value. The required information was collected by completing 470 questionnaires by two-stage cluster sampling in the south of Tehran province in 2019. Based on the results, the cost price of treated wastewater was determined to be 21,523 Rial per cubic meter in Tehran province. Market price for each cubic meter of treated wastewater in Qarchak, Pishva, Rey and Varamin cities is 4444, 5556, 9778 and 5000 Rial respectively, value Marginal production is 10080, 15720, 17090 and 12370 Rial and willingness to pay of farmer 9474, 10136, 10173 and was determined to be 10671 Rial. Finally, by examining the conditions of market formation, the optimal tariff for treated wastewater in the south of Tehran province (P<sub>EWW</sub>) was determined to be 10,114 Rial per cubic meter. Due to the high cost price of each cubic meter of treated farmers are, it is suggested that the private sector enter the wastewater treatment market, because it can pay the difference between the cost price and the willingness to pay of farmers for the treated wastewater from government environmental assistance.هدف مطالعه حاضر، تعیین تعرفه بهینه پساب تصفیهشده در بخش کشاورزی جنوب استان تهران است. بهمنظور دستیابی به این هدف از روش برنامهریزی ریاضی اثباتی (PMP) و برای برآورد ارزش حفاظتی از روش ارزشگذاری مشروط (CVM) استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز با تکمیل 470 پرسشنامه به روش نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای در جنوب استان تهران در سال 1398جمعآوری گردید. براساس نتایج قیمت تمام شده پساب تصفیه شده 21،523 ریال به ازای هر متر مکعب در استان تهران تعیین گردید، قیمت تحویلی برای هر مترمکعب پساب تصفیهشده در شهرهای قرچک، پیشوا، ری و ورامین بهترتیب 4444، 5556، 9778 و 5000 ریال، ارزش اقتصادی 10080، 15720، 17090 و 12370 ریال و تمایل به پرداخت کشاورزان 9474، 10136، 10173 و 10671 ریال تعیین گردید. در نهایت، با بررسی شرایط تشکیل بازار، تعرفه بهینه پساب تصفیهشده در بخش کشاورزی جنوب استان تهران (P<sub>EWW</sub>)10،114 ریال به ازای هر مترمکعب تعیین گردید. با توجه به بالا بون قیمت تمام شده هر مترمکعب پساب تصفیه شده، پیشنهاد میگردد بخش خصوصی وارد بازار تصفیه پساب گردد، زیرا میتواند مابهالتفاوت قیمت تمام شده و تمایل به پرداخت کشاورزان برای پساب تصفیهشده را از محل کمکهای زیستمحیطی دولتی پرداخت نماید.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Designing an educational system for agricultural vocational schools based on the empowerment modelطراحی نظام آموزشی هنرستانهای کشاورزی مبتنی بر الگوی توانمندساز1091278410410.22059/ijaedr.2021.321203.669025FAسمانهپازوکیدانشجوی دکتری گروه ترویج و آموزش کشاورزی ، واحد گرمسار ، دانشگاه آزاد اسلامی ، گرمسار ، ایران0000-0003-1581-0228محمدصادقصبوریدانشیارگروه ترویج و آموزش کشاورزی ، واحد گرمسار ، دانشگاه آزاد اسلامی ، گرمسار ، ایران0000-0002-6766-371xالهامدانائیاستادیار گروه علوم باغبانی ، واحد گرمسار ، دانشگاه آزاد اسلامی ، گرمسار ، ایران0000000324942011احمدرضاعمانیدانشیارگروه ترویج و آموزش کشاورزی ، واحد شوشتر ، دانشگاه آزاد اسلامی ، شوشتر ، ایران0000-0003-1744-6968Journal Article20210517The research aimed to design an educational system for agricultural vocational schools based on the empowerment model. The research was an exploratory study in terms of goal and a qualitative-quantitative (mixed-methods) study in terms of methodology. In the qualitative phase, the theoretical literature was first explored to identify the factors influencing the educational system of agricultural vocational schools. Then, 12 education experts were selected by non-probability purposive technique to evaluate the factors by the Delphi technique. Finally, 39 indicators were identified within 8 components and 2 dimensions. In the next phase, the structural equation modeling by the third-order confirmatory factor analysis was employed in the SPSS23 and SmartPLS3 software package to establish the relationships among the dimensions, components, and indicators and develop a structural model. To measure the model from the trainers’ perspective in the quantitative phase, a questionnaire was developed and was filled by 120 trainers of agricultural vocational schools in the provinces of Tehran, Khuzestan, Fars, Qazvin, Mazandaran, and Semnan by the consensus technique after its validity and reliability were ensured. The results as to the main hypothesis of the study show that the pillars of the educational system are influential on the empowerment of the trainees. Also, results as to the minor hypotheses indicate that management system, educational process, educational content, technical trainer training, and structural space have positive and significant effects on the empowerment of trainers in agricultural vocational schools.این مطالعه با هدف طراحی نظام آموزشی هنرستانهای کشاورزی مبتنی بر الگوی توانمندساز انجام شده است. تحقیق از نظر هدف، اکتشافی و از نظر روش، تلفیقی از روشهای کیفی و کمی (آمیخته) است. در بخش کیفی تحقیق، ابتدا با بررسی ادبیات نظری، عوامل مؤثر بر نظام آموزش هنرستانهای کشاورزی شناسایی شد. سپس، 12 نفر از خبرگان حیطه آموزش که با رویکرد نمونهگیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب شده بودند، با بهرهگیری از تکنیک دلفی به ارزیابی عوامل پرداختند که در نهایت، 39 شاخص در قالب 8 مؤلفه و 2 بعد اصلی شناسایی شد. در مرحله بعد، به منظور برقراری ارتباط و توالی بین ابعاد، مؤلفهها و شاخصها و ارایه مدل ساختاری از روش معادلات ساختاری به روش تحلیل عاملی تأییدی مرتبه سوم در نرمافزار SPSS<sub>23</sub><sub> و </sub>Smart PLS3 بهره گرفته شد. در بخش کمی تحقیق، برای سنجش مدل از دیدگاه هنرآموزان هنرستانهای کشاورزی، پرسشنامهای طراحی و پس از احراز اعتبار و پایایی، پرسشنامه در اختیار 120 نفر از هنرآموزان هنرستانهای کشاورزی در استانهای تهران، خوزستان، فارس، قزوین، مازندران و سمنان که با استفاده از روش سرشماری انتخاب شدند، قرار گرفت. نتیجه فرضیه کلی تحقیق نشان داد که ارکان نظام آموزشی در توانمندسازی هنرجویان تاثیر دارد. همچنین، نتایج فرضیه های جزیی نشان دادند که، نظام مدیریتی، فرایند آموزش، محتوای آموزش، تربیت مربی فنی و فضای کالبدی در توانمندسازی هنرآموزان در هنرستان های کشاورزی تأثیر مثبت و معناداری دارند.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Evaluation of conservation and recreational functions of Hamoon wetland, using conditional valuation approachارزیابی کارکردهای حفاظتی و تفریحی تالاب هامون با استفاده از رهیافت ارزش گذاری مشروط1291438505410.22059/ijaedr.2021.332234.669091FAمجیددهمردهاستادیار گروه اقتصاد و توسعه کشاورزی دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانمحمودمحمد قاسمیاستادیار اقتصاد کشاورزی واحد تحقیقات اقتصادی- اجتماعی و ترویجی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی سیستان، سازمان تحقیقات-آموزش و ترویج کشاورزی ، زابل، ایرانایرجقاسمیاستادیار عضو هیات علمی گروه برنامه ریزی شهری و منطقه ای پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی، تهران، ایرانJournal Article20211012Wetland services include recreational use, harvested meat (as direct consumption values) and carbon sequestration, oxygen production, water conservation and soil conservation (as indirect consumption values). In addition to use values, wetlands have other values; these values are the sums that individuals are willing to pay to protect wetlands for future use, for future generations to enjoy them, and for their mere existence. In this paper, the value of goods and services of Hamoon Wetland ecosystem in Sistan region in the form of information functions (recreational and protective values) in 2019 has been estimated. The information needed to estimate the value of these functions was collected using a questionnaire. Recreational and conservation values of Hamoon wetland as the recreational value of forest ecosystem of Hamoon wetland, was collected by collecting information from 350 people randomly in the villages around the wetland and the conditional valuation method. Based on the obtained results, the value of recreational and protective functions of Hamoon Wetland was estimated at 629.82 million Rials and 644.2 billion Rials, respectively. In case of collecting fees from visitors in order to use the recreational function of the wetland and its cost to maintain the wetland, it is possible to develop and preserve its existing values.از جمله خدمات تالابها میتوان به استفادهی تفریحی، گوشت برداشتی (بهعنوان ارزشهای مصرفی مستقیم) و جذب کربن، تولید اکسیژن، حفظ آب و حفظ خاک (بهعنوان ارزشهای مصرفی غیرمستقیم) اشاره داشت. علاوه بر ارزشهای استفادهای، تالابها ارزشهای دیگری نیز دارند؛ این ارزشها مبالغی میباشند که افراد تمایل دارند، برای حفاظت از تالابها بهمنظور استفاده از آنها در آینده، بهرهمندی نسلهای آتی از آنها و برای اینکه فقط وجود داشته باشند بپردازند. در این مقاله، ارزش کالاها و خدمات اکوسیستم تالاب هامون در منطقه سیستان در قالب کارکردهای اطلاعاتی (ارزشهای تفریحی و حفاظتی) در سال 1398 برآورد گردیده است. اطلاعات موردنیاز برای برآورد ارزش این کارکردها با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شد. ارزشهای تفریحی و حفاظتی تالاب هامون بهعنوان ارزش تفریحی اکوسیستم جنگلی تالاب هامون، با جمعآوری اطلاعات از 350 نفر به روش تصادفی در روستاهای حاشیه تالاب و روش ارزشگذاری مشروط برآورد گردید. بر اساس نتایج بهدستآمده، ارزش کارکردهای تفریحی و حفاظتی تالاب هامون به ترتیب برابر 82/629 میلیون ریال و 2/644 میلیارد ریال برآورد گردید. درصورت اخذ هزینه از بازدیدکنندگان بهمنظور استفاده از کارکرد تفریحی تالاب و هزینه آن جهت حفظ و نگهداری تالاب، میتوان به توسعه و حفظ ارزشهای وجودی آن اقدام نمود.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Predicting output energy and greenhouse gas emissions in peanut production: A case study in Astaneh-Ashrafiyeh county of Guilan provinceپیشبینی انرژی خروجی و نشر گازهای گلخانهای در تولید بادامزمینی: مطالعه موردی شهرستان آستانه اشرفیه استان گیلان1451628180410.22059/ijaedr.2021.306056.668924FAاشکاننبوی پله سرائیاستادیار، گروه مهندسی مکانیک بیوسیستم، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000-0003-2823-6616محمدرضاپاکروان چرودهاستادیار، گروه اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه لرستان، خرم آباد، ایران0000-0002-1570-4954حسنقاسمی مبتکراستادیار، گروه مهندسی ماشینهای کشاورزی، دانشکدۀ مهندسی و فناوری کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانJournal Article20200713Surveying of energy consumption, greenhouse gas emissions and their modeling using artificial intelligence methods in peanut production of Astaneh-Ashrafiyeh county of Guilan province were investigated in this research. The data used in the study were collected using a face-to-face questionnaire in 2019 production period. Results showed the total inputs energy and output energy were 19248 and 87210 MJ ha<sup>-1</sup> with energy use efficiency as 4.53, respectively and the highest consumption of inputs was belonged to chemical fertilizers with 45%. Also, in production process, about 571 kgCO<sub>2</sub>eq. ha<sup>-1 </sup>was emitted that fuel with 57% had the highest share of emissions. The modeling results showed that in comparison with the results of artificial neural network, the performance of the ANFIS model is better in predicting the output energy and greenhouse gas emissions of peanut production.این تحقیق به بررسی انرژی مصرفی، نشر گازهای گلخانهای و الگوسازی آنها با بهرهگیری از روشهای هوش مصنوعی برای تولید محصول بادامزمینی در شهرستان آستانهاشرفیه استان گیلان پرداخته است. دادههای موردنیاز برای مطالعه از طریق گفتگو و مصاحبه با کشاورزان و کارشناسان منطقه در سال زراعی 1398 بهدست آمد. نتایج نشان داد، میزان کل انرژی نهادهها و انرژی ستانده در تولید محصول بادامزمینی بهترتیب در حدود 19248 و 87210 مگاژول بر هکتار با کارایی 53/4 بوده و بیشترین میزان مصرف نهادهها به کودهای شیمیایی با 45% تعلق داشت. همچنین، در فرایند تولید حدود 571 کیلوگرم کربن دیاکسید بر هکتار منتشر گردید، که سوخت فسیلی با 57 درصد بالاترین سهم انتشار را به خود اختصاص داده است. نتایج الگوسازی نشان داد که در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی، عملکرد سامانه انفیس در پیشبینی انرژی خروجی و نشر گازهای گلخانهای تولید بادامزمینی بهتر است.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Strategic analysis of conservation agriculture extension system with SWOT techniqueتحلیل راهبردی سیستم ترویج کشاورزی حفاظتی با تکنیک SWOT1631778389910.22059/ijaedr.2021.319425.669015FAمصیبغلامیدانش آموختهی دکتری گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانامیرحسینعلی بیگیدانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000-0001-5776-1116عبدالحمیدپاپ زندانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانJournal Article20210315Today, the need to engage in conservation agriculture is vital, but it was not been adequately paid attention by Iranian farmers. The promotion of agriculture as the main founder of this must have an active and appropriate presence, which undoubtedly faces countless strengths and weaknesses, opportunities and threats. Therefore, the present study aimed at designing an optimal conservation agriculture model in Kermanshah province. The research population in this section is the experts of the Conservation Agriculture Office and agricultural extension specialists. The identification of the samples was done purposefully and using the maximum difference method. Data collection tools are in-depth individual and group interviews and questionnaires and data analysis tools are SWOT technique. The findings showed that despite the weaknesses and threats, the presence of young experts, the low cost of implementing agricultural conservation, the existence of government credits for equipping could promote the conservation of agriculture in the Kermanshah province. According to the findings, the dissemination of knowledge and information required by the stakeholders of the agricultural sector such as farmers and consumers; encouraging the participation of international, national and local institutions and institutions and facilitating and collaborating efforts between the government and local organizations; providing special research and financial services in the field of conservation agriculture; and providing access for farmers with government funds and support were among the appropriate strategies in the field of promoting conservation agriculture in Kermanshah province.امروزه، ضرورت پرداختن به کشاورزی حفاظتی امری حیاتی است. اما این امر با استقبال چندانی از سوی کشاورزان ایرانی مواجه نگردیده است. ترویج کشاورزی بهعنوان بانی اصلی این امر باید حضور فعال و مناسبی داشته باشد که بیشک در این مسیر نیز با نقاط قوت و ضعف، فرصتهای و تهدیدهای بیشماری مواجه است. لذا، پژوهش حاضر به تحلیل راهبردی سیستم ترویج کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه با استفاده از رویکردی تلفیقی پرداخته است. جامعه تحقیق در این بخش کارشناسان دفتر کشاورزی حفاظتی و متخصصان ترویج کشاورزی میباشند که شناسایی نمونهها بهصورت هدفمند و با استفاده از روش حداکثر اختلاف انجام پذیرفت (تعداد= 9 نفر). ابزار گردآوری دادهها مصاحبه عمیق انفرادی و گروهی و پرسشنامه و ابزار تحلیل دادهها تکنیک SWOT بود. بر اساس یافتهها، علیرغم وجود ضعف و تهدیدها، وجود کارشناسان جوان، پایین بودن هزینه اجرای کشاورزی حفاظتی، وجود اعتبارات دولتی جهت تجهیز ناوگان کشاورزی و وجود رسانههای آموزشی از نقاط قوت و فرصتهایی هستند که میتوانند به ترویج کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه کمک شایانی نمایند. از آنجایی که برپایه نتایج، استراتژی توسعهای بهعنوان استراتژی مورد نیاز سیستم ترویج کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه تعیین گردید؛ بنابراین، انتشار دانش و اطلاعات موردنیاز ذینفعان بخش کشاورزی مانند کشاورزان و مصرف کنندگان، تشویق و جلب مشارکت نهادها و موسسات بینالمللی، ملی و محلی و تسهیل و تشریک مساعی بین دولت و سازمانهای محلی، ارایه خدمات تحقیقاتی و مالی ویژه در زمینه کشاورزی حفاظتی و فراهم کردن زمینه برای دسترسی گروههای کشاورزان به اعتبارات دولتی و حمایتی از جمله راهبردهای مناسب در زمینه ترویج کشاورزی حفاظتی در استان کرمانشاه میباشد.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Estimating Total Factor Productivity Model of Irrigated Wheat Production of Iran with Emphasis on the Role of Knowledge-Based Economy Policy in Food Securityبرآورد الگوی بهره وری کل عوامل تولید گندم آبی ایران با تأکید بر نقش سیاست اقتصاد دانش بنیان در امنیت غذایی1792028181310.22059/ijaedr.2020.295669.668868FAمهدیباستانیدانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-5232-7553سید صفدرحسینیاستاد گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0009-0002-1667-4782هرمزاسدیاستادیار تحقیقات اقتصاد کشاورزی مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی،کرج، ایران.0000-0002-2001-7606Journal Article20200110Improving productivity to ensure food security is the most important goal of knowledge-based economy policy in Iran. An approach that is felt more and more in line with the challenges facing traditional approaches to production. In this regard, given the importance of wheat as one of the most important strategic products of the country, governments have always sought to improve productivity to ensure food security, through investment in R&D programs. However, success in research is essential to increase productivity. The present study tries to estimate the impact of cumulative benefits of successful breeding research on the total factor productivity of irrigated wheat of Iran during 1996-2017, by calculating the cumulative benefits of breeding research of 10 selected cultivars of Irrigated wheat. For this purpose, first, the total factor productivity index was calculated by the Trinquist-Thiel index. Then, the model of total factor productivity of irrigated wheat was estimated, using Almon Distributed lags Method. The results show that a one percent increase in the cumulative benefits of breeding research of selected irrigated wheat cultivars increases the total factor productivity by 0.19 percent. Also, a one percent increase in the extension investment of wheat varieties increases total factor productivity by 0.03 percent over six periods. Therefore, it is suggested that the improvement of educational and extension programs provide a context for farmers’ acceptance of Improved varieties by raising awareness.ارتقای بهرهوری در راستای تأمین امنیت غذایی مهمترین هدف سیاست اقتصاد دانشبنیان در ایران است. رهیافتی که پیروی از آن، با توجه به چالشهای پیشروی تولید با رویکرد سنتی، بیش از پیش احساس میشود. در این راستا، دولتها با توجه به اهمیت گندم به عنوان یکی از مهمترین محصولات راهبردی کشور، از طریق سرمایهگذاری در برنامههای تحقیقاتی و ترویجی اصلاح ارقام، همواره درصدد ارتقای بهرهوری برای تأمین امنیت غذایی میباشند. با این وجود، موفقیت در تحقیقات امری ضروری است تا بدین وسیله بهرهوری افزایش یابد. مطالعهی حاضر تلاش میکند با محاسبهی منافع حاصل از تحقیقات بهنژادی 10 رقم از ارقام منتخب گندم آبی، اثر منافع تجمعی حاصل از تحقیقات بهنژادی موفق را بر بهرهوری کل عوامل تولید گندم آبی ایران، طی سالهای 1396-1375 برآورد کند. برای این منظور، نخست شاخص بهرهوری کل عوامل تولید به روش شاخص ترینکوئیست تیل محاسبه شد. سپس، الگوی بهرهوری کل عوامل تولید گندم آبی به روش وقفه توزیعی آلمون، برآورد شد. نتایج حاکی از آن است که یک درصد افزایش در منافع تجمعی حاصل از تحقیقات بهنژادی ارقام منتخب گندم آبی، بهرهوری کل عوامل تولید را به میزان 19/0 درصد افزایش میدهد. همچنین، یک درصد افزایش در مخارج ترویج و آموزش ارقام اصلاح شدهی گندم، بهرهوری کل عوامل تولید را طی شش دوره به میزان 03/0 درصد افزایش میدهد. لذا، پیشنهاد میشود با بهبود برنامههای آموزشی و ترویجی، زمینهی پذیرش ارقام اصلاح شده توسط کشاورزان از طریق افزایش سطح آگاهی، فراهم شود.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Assessment Of Organizational Ethics In Ministry Of Agriculture-Jahad And Its Role In Agricultural Developmentارزیابی اخلاقیات سازمانی در وزارت جهاد کشاورزی و نقش آن در توسعه کشاورزی2032148418210.22059/ijaedr.2021.330110.669080FAلیداصدقیان باویلدانشجوی دکتری، گروه مدیریت دولتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران،ایراناحمدودادیدانشیار گروه مدیریت دولتی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانفریدهحق شناس کاشانیاستادیار گروه مدیریت بازرگانی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20210906The Ministry of Agriculture-Jahad, as one of the important centers for food security, plays a critical role in offering public goods and services to citizens. So, upgrading the level of organizational ethics in the ministry will improve the performance (agricultural development) and its social responsibilities. This study was an exploratory type; the qualitative part used the content analysis method and the quantitative part used the factor analysis method. Participants in the qualitative part consisted of elites and agricultural exports, and 12 people were interviewed until a saturation point was reached. In the quantitative part, the statistical population was top, middle, and basic managers of the Ministry of Agriculture-Jahad, of which 291 people were selected by stratified random sampling method. The findings of the qualitative part showed 75 Basic content themes, 13 organizer themes, and 6 comprehensive themes. The findings of the quantitative part showed that in the ministry of Agriculture-Jahad and dependent organizations, the dimension of "rules, procedures, and structure of the organization" was less than the expected frequency. According to the importance of governmental structures in the development of agricultural development, the promotion of the level of ethics at the Ministry of Agriculture-Jahad will facilitate the realization of the fundamental purpose of this organization, namely agricultural development.وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان یکی از ساختارهای مهم متولی امنیتغذایی نقش خطیری در ارایه کالا و خدمات عمومی به شهروندان دارد. بر این مبنا، ارتقا سطح اخلاقیات سازمانی در این دستگاه دولتی به بهبود عملکرد و عمل به مسئولیتهای اجتماعی آن میانجامد. تحقیق حاضر ضمن ارایه الگوی ارزیابی اخلاقیات سازمانی، به ارزیابی آن در وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای تابعه میپردازد. این تحقیق از نوع آمیخته اکتشافی بوده که در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون و در بخش کمی، از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. جامعه موردمطالعه در بخش کیفی شامل نخبگان و صاحبنظران بخش کشاورزی بود که تا رسیدن به نقطه اشباع داده 12 نفر برای مصاحبه انتخاب گردید. در بخش کمی، جامعه آماری مدیران عالی، میانی و پایه وزارت جهاد کشاورزی بودند که نمونهای به حجم 291 نفر به روش تصادفی طبقهبندیشده انتخاب شدند. در مطالعه حاضر، در بخش کیفی، 75 مضمون پایه، 13 مضمون سازمانده و 6 مضمون فراگیر شناسایی شدند. نتایج بخش کمی تحقیق نشان داد که در وزارت جهاد کشاورزی و سازمانهای تابعه فراوانی مشاهدهشده بعد «قوانین، رویهها و ساختار سازمان» از فراوانی مورد انتظار کمتر بود. با توجه به اهمیت ساختارهای دولتی در توسعه کشاورزی ارتقا سطح اخلاقیات در وزارت جهاد کشاورزی تحقق اساسیترین هدف این سازمان دولتی یعنی توسعه کشاورزی را تسهیل مینماید.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Studding of individual competencies and sustainability education requirements of Faculty Members of Agricultural and natural resources colleges in Alborz Provinceبررسی صلاحیت های فردی و الزامات آموزش پایداری اعضای هیئت علمی دانشکده های کشاورزی و منابع طبیعی استان البرز2152278180610.22059/ijaedr.2020.302562.668909FAمهساعلی آقادانش آموخته کارشناسی ارشد آموزش کشاورزی پایدار و محیط زیست، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانسید محمودحسینیاستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی،دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی،دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0003-2070-4817سید احمدرضاپیش بیناستادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی،دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی،دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0003-0459-8639Journal Article20200511Faculty members are considered to be the most valuable and vital assets of each university in the education system that can help the university to move towards a sustainable society and achieve it. For this purpose, the present study examined the individual competencies and sustainability education requirements of faculty members of Agriculture and Natural Resources. This study was conducted with an exploratory approach based on survey technique and a stratified proportional allocation techniques was used to collect data among 146 members of Alborz province's Faculty of Agriculture and Natural Resources and using questionnaire research tool. The findings of the research indicate that in order to properly develop teaching activities in educational centers about sustainability education having sufficient knowledge and better educational materials were identified as important factors in teaching and in order to reinforce education as a core function, practical experiences need to increase knowledge, experience and more information in sustainability education. In addition, in order to promote individual competence among faculty members, increased freedom and autonomy to achieve desirable results in the field of sustainability education were identified as important priorities.اعضای هیئت علمی به عنوان ارزشمندترین و حیاتیترین سرمایههای هر دانشگاهی در نظام آموزشی به شمار میروند که میتوانند دانشگاه را در حرکت به سوی جامعهای پایدار و رسیدن به آن کمک کنند. بدین منظور در این تحقیق به بررسی صلاحیتهای فردی و الزامات آموزش پایداری اعضای هیئت علمی دانشکدههای کشاورزی و منابع طبیعی پرداخته شد. این مطالعه با رویکرد اکتشافی بر پایه راهبرد پیمایشی و با استفاده از نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب در بین 146 نفر از اعضای هیئت علمی کشاورزی و منابع طبیعی استان البرز و با به کارگیری پرسشنامه انجام گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که به منظور توسعه صحیح فعالیتهای تدریس در مراکز آموزشی در خصوص آموزش پایداری داشتن دانش کافی و مواد آموزشی بهتر به عنوان عواملی مهم در تدریس شناخته شد و به منظور تقویت آموزش به عنوان یک کارکرد اساسی، تجربیات عملی نیاز به افزایش دانش، تجربه و کسب اطلاعات بیشتر در آموزش پایداری دارند. فزون بر این به منظور ارتقاء صلاحیت های فردی در میان اساتید، افزایش آزادی و داشتن خود مختاری برای رسیدن به نتایج مطلوب در حوزه آموزش پایداری به عنوان اولویتهایی مهم در این زمینه به دست آمد.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Key Stakeholders Analysis in Designing an Environmental Management System (EMS) in Crops Units of Governmental Agro-industry Companies in Iranتحلیل ذی نفعان کلیدی در طراحی نظام مدیریت محیط زیست در واحدهای زراعی شرکت های کشت و صنعت دولتی ایران2292478647910.22059/ijaedr.2018.255192.668584FAآزادهخدابخشیدانشجوی دکتری گروه ترویج کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایرانسید حمیدموحد محمدیاستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0003-3101-1848احمدرضوانفراستاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0001-8320-791Xامیرعلم بیگیاستادیار، گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0001-6576-2071Journal Article20180410The purpose of this research was to identifying and prioritising key stakeholders in designing an environmental management system in crops units of governmental agro-industry companies in Iran, by using exploratory research design. After doing the literature review, main themes of environmental management system (DemingCycle) were identified and extracted by applying analytical-comparative method. In qualitative phase, by using non probability sampling technique (snowball) and semi-structured interviewing with 18 executive managers of governmental agro-industry companies, desirable indicators of design theme were extracted and the first step of stakeholders' analysis (identification of stakeholders) was completed. Accordingly, components of design theme were categorized in 13 indicators by using MAXQDA software: barriers, policy-making and planning, identifying key actors, institutional requirements, cooperation, inter-organizational interaction and communication, attention to environmental implications, market interventions, public education, Supportive factors, facilitators, infrastructures development, information technology (IT) development and research and development (R&D). In quantitative phase, stakeholders' analysis questionnaire was used for identifying 15 stakeholders' interest and power in 13 extracted indicators (based on Friedman model). In order to prioritizing and creating stakeholders' matrix, UCINET software (for creating Social networks and correspondence analysis) and SPSS software (for creating IPMA Matrix) were used. The results indicated that the five key Stakeholders: company's CEO, holding CEO, environment unit, agriculture deputy and industrial and environmental protection unit were the most powerful and interested among other stakeholders.تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویتبندی ذینفعان کلیدی بهمنظور طراحی نظام مدیریت محیطزیست در واحدهای زراعی شرکتهای کشت و صنعت دولتی ایران و با استفاده از طرح تحقیق آمیخته اکتشافی انجام پذیرفت. ابتــدا، بــا روش توصیفــی- تحلیلــی، مروری بــر ادبیــات موضــوع صورت گرفت. ســپس، با روش تحلیلــی- تطبیقی مضامین اصلی نظام مدیریت محیطزیست (چرخه دمینگ) از میان نظریات اندیشــمندان شناســایی و استخراج شــدند. در ادامه، در فاز کیفی با استفاده از مصاحبه نیمهساختارمند با 18 نفر از مدیران اجرایی شرکتهای کشت و صنعت دولتی، شــاخصهای مطلــوب مضمون طراحی استخراج و مرحله اول تحلیل ذینفعان (شناسایی ذینفعان) انجام شد که به این منظور از روش نمونهگیری غیراحتمالی گلوله برفی استفاده شد. در ادامه، با استفاده از نرمافزار MAXQDA نسخه 2018، شاخصهای مضمون طراحی در 13 شاخص: بازدارندهها، سیاستگزاری و برنامهریزی، شناسایی کنشگران کلیدی، الزامات نهادی، همکاری، تعامل و ارتباطات بینسازمانی، توجه به اقتضائات محیطی، مداخلات بازار، فرهنگسازی و آموزش عمومی، عوامل حمایتی و پشتیبانی، تسهیلکنندهها، توسعه زیرساختها، توسعه فناوری اطلاعات و تحقیق و توسعه دستهبندی شدند. در فاز کمی، با استفاده از پرسشنامه تحلیل ذینفعان، میزان علاقه و قدرت 15 ذینفع شناسایی شده در فاز کیفی در 13 شاخص استخراج شده (بر اساس مدل فریمن) بررسی شد. بهمنظور اولویتبندی و تنظیم ماتریس ذینفعان از نرمافزارهای Ucinet نسخه 6 (با هدف تنظیم شبکههای اجتماعی و تحلیل تناظر) و SPSS نسخه 18 (با هدف تنظیم ماتریس IPMA) استفاده شد. نتایج نشان دهنده تاثیرگذار بودن پنج ذینفع کلیدی مدیرعامل شرکت، مدیرعامل شرکت مادر، واحد محیط زیست هلدینگ، معاونت بخش کشاورزی و مدیر حفاظت صنعت و محیطزیست بود که دارای بیشترین درجه قدرت و علاقه در بین سایر ذینفعان بودند.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321The Challenges of Launching Agricultural Start-Ups From views of Students at Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resourcesتحلیل چالشهای راهاندازی کسب و کارهای نوپای کشاورزی از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری2492638178710.22059/ijaedr.2021.316175.668996FAامیدجمشیدیاستادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0002-0307-0173فاطمهشفیعیاستادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشکده علوم زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0001-9209-8671مرتضیملک یارندعضو هیئت علمی مرکز آموزش عالی امام خمینی(ره)، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانJournal Article20201229Similar to the industry and services sector, there is now an increasing growth in the development of agricultural startups, and the universities can play a major role in creating and growing these types of new businesses due to their educational and research structure. Therefore, the aim of the present study was to identify the challenges of launching agricultural startups from the students' views. The statistical population of this research was consisted of all agricultural and natural resources' under-graduate and post graduate students of the Sari University in the same area of science(N=593). The sample size was calculated by the Cochran formula (n=210) which by proportional stratified random sampling method, the data was collected. The main research tool was a questionnaire which its facial validity was evaluated using the panel of experts and construct validity was measured by average variance extracted (AVE). Also, the reliability of the instrument was assessed by Cronbach's alpha for the main scale of the questionnaire (above 0.7). Exploratory factor analysis method was used to determine the structural factors and a confirmatory factor analysis method were applied to fit it. According to findings, the challenges of launching agricultural start-ups were classified into three separate groups: economic-market issues, personal-skills as well as administrative-legal affairs. These factors were able to explain 70.30 percent of the total variance. The result of this research can contribute to the universities and higher education centers in agriculture and natural resources to solve the identified challenges in order to improve the capabilities of their students and to create and let the students to enter this type of business.همانند بخش صنعت و خدمات، هماکنون رشد فزایندهای در توسعه استارتاپهای کشاورزی وجود دارد و دانشگاهها بهدلیل ساختار آموزشی و پژوهشی خود میتوانند سهم عمدهای در ایجاد و توسعه این نوع از کسبوکارهای جدید داشته باشند. از اینرو، هدف تحقیق حاضر شناسایی چالشهای راهاندازی استارتاپهای کشاورزی از دید دانشجویان بود. جامعه آماری تحقیق را 539 نفر از دانشجویان سال آخر کارشناسی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه علوم کشاورزی و منابعطبیعی ساری تشکیل دادند که با استفاده از فرمول کوکران نمونهای 210 نفره به روش تصادفی با انتساب متناسب انتخاب و دادهها از آنها جمعآوری شد. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود که روایی ظاهری آن با استفاده از نظر پنل متخصصین و روایی سازه از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد. پایایی ابزار نیز بهوسیله آلفای کرونباخ برای مقیاس اصلی پرسشنامه (بالاتر از 7/0) مورد سنجش قرار گرفت. در این تحقیق برای تشخیص عاملهای سازه چالشهای کسبوکارهای نوپای کشاورزی از روش تحلیل عاملی اکتشافی و برای برازش آن از روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج نشان داد که چالشهای راهاندازی استارتاپها در سه گروه چالشهای اقتصادی-بازاری، فردی-مهارتی و اداری-قانونی دستهبندی شدند و توانستند 3/70 درصد از واریانس کل را تبیین کنند. دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشاورزی و منابع طبیعی میتوانند با استفاده از نتایج این تحقیق و حل چالشهای شناساییشده به بهبود توانمندیهای دانشجویان خود در جهت ایجاد و ورود به این نوع کسب و کارها بپردازند. دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Application of Polynomial Goal Programming in Optimal Portfolio Determination of Food Industry Stocksکاربرد برنامهریزی آرمانی چندجملهای در تعیین پرتفوی بهینه سهام شرکتهای صنایعغذایی2652768182010.22059/ijaedr.2020.293658.668847FAفاطمهمجتهدیدانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0002-7090-8159سید مجتبیمجاوریاندانشیار اقتصاد کشاورزی، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0003-4821-1539سید علیحسینی یکانیدانشیار اقتصاد کشاورزی، گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکده مهندسی زراعی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0003-0730-2864Journal Article20191230In this study, a polynomial goal programming approach based on the mean-variance-skewness-kurtosis model is used to select the optimal portfolio based on different investor preferences structure. Then systematic risk is considered as a constraint in the model because of its importance in decision making. Extreme Downside Hedge is considered as the measurement of systematic risk. The data used in this study include daily stock price of selected food industry companies and market index for 2015-2019. The results showed that investor preferences influence portfolio selection and allocation of capital, so individuals can choose their portfolio based on their preferences. The risk entry into the model also indicated that given this limitation, portfolio selection would shift to the stocks of companies that are less affected by market volatility. Based on results, it is suggested that in future studies the model be developed based on other limitations such as different degree of risk aversion in decision making. The model can also be designed based on fuzzy logic and its performance be investigated under such conditions. Also, results of each estimation can be considered as an investment patern for individuals.در این مطالعه، رویکردی از برنامهریزی آرمانی چندجملهای که برمبنای مدل میانگین- واریانس- چولگی- کشیدگی است؛ برای انتخاب پرتفوی بهینه بر اساس ساختار ترجیحاتی مختلف سرمایهگذاران استفاده شده است. سپس، ریسک سیستماتیک بهدلیل اهمیتی که در تصمیمگیریها دارد بهعنوان محدودیت در مدل وارد شد. معیار اندازهگیری ریسک سیستماتیک، معیار همبستگی نامطلوب حدی درنظر گرفته شده است. دادههای مورد استفاده شامل قیمت روزانه سهام شرکتهای منتخب صنایع غذایی و شاخص بازار برای سالهای 1398-1394 میباشند. نتایج مطالعه نشان داد ترجیحات سرمایهگذار بر انتخاب پرتفوی و تخصیص سرمایه اثرگذار است و لذا، افراد میتوانند بر اساس ترجیحات خود پرتفوی موردنظر را انتخاب نمایند. پس از درنظر گرفتن محدودیت ریسک، انتخاب پرتفوی به سمت سهام شرکتهایی خواهد رفت که از نوسانات بازار اثرپذیری کمتری دارند. با توجه به نتایج، پیشنهاد میشود در مطالعات آتی مدل براساس سایر محدودیتهای موجود از جمله درجه ریسکگریزی متفاوت افراد در تصمیمگیریها توسعه داده شود و یا کارایی آن براساس منطق فازی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین، نتایج حاصل از هر یک از برآوردها میتواند به عنوان یک الگوی سرمایهگذاری برای افراد درنظر گرفته شود.دانشگاه تهرانتحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران2008-483853120220321Analysis of vulnerability components of small-scale farming units in Hamadan province in the face of climate changeتحلیل مولفههای آسیبپذیری واحدهای بهرهبرداری کشاورزی کوچکمقیاس استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم2772998453410.22059/ijaedr.2021.328587.669072FAمهسامعتقددانش آموخته دکتری توسعه کشاورزی، گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-8343-8360علیاسدیاستاد و عضو هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0001-8461-6352حسینشعبانعلی فمیاستاد و عضو هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-4885-0317خلیلکلانتریاستاد و عضو هیئت علمی گروه مدیریت و توسعه کشاورزی، دانشکده اقتصاد و توسعه کشاورزی، دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0001-6870-0941Journal Article20210809Climate change has impacted negatively on the agricultural sector in recent years, and small-scale farming units have grown increasingly challenging. The goal of this study was to look at the components of small-scale farming units vulnerability to climate change in Hamadan province. The research was conducted under a quantitative paradigm. The study's statistical population included 100 experts and subject matter experts from two rural cooperative organizations and the Hamadan Province's Agricultural Jihad Organization, who were surveyed using the census method and had their opinions on the vulnerability of small farming units to climate change received and analyzed. With the SMART PLS3 program, the gathered data were analyzed using the second-order factor analysis method based on the partial least squares methodology. According to the calculated indicators, the reliability and validity of the model were confirmed. In order to investigate the vulnerability components of small-scale farming units in Hamadan province in the face of climate change from a scale of 48 items with a range of five Likert options based on the type of vulnerability, these damages were classified into three social categories- Institutional, economic-technical and environmental. The results showed that the overall vulnerability of small-scale exploitation units in Hamadan province to climate change consisted of environmental damage (β = 0.950); Economic-technical damage (β = 0/921); Socio-institutional damage (β = 0.503) is affected which is known as the most significant explanatory factor of vulnerability of small-scale farming units in Hamadan province .بخش کشاورزی در سالهای اخیر تحتتاثیر تغییرات اقلیمی با آسیبهای جدی مواجه شده است و در این بین نظامهای بهرهبرداری کشاورزی کوچکمقیاس با مشکلات بیشتری روبرو شده اند. هدف این مطالعه، تحلیل مولفههای آسیبپذیری واحدهای بهرهبرداری کشاورزی کوچکمقیاس استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم بود. پارادایم کلی حاکم بر این پژوهشکمی بود. جامعه آماری تحقیق 100 نفر از کارشناسان و متخصصان موضوعی از دو سازمان تعاون روستایی و سازمان جهاد کشاورزی استان همدان بودند که به روش سرشماری موردبررسی قرار گرفتند و دیدگاه آنان در خصوص آسیبپذیری واحدهای بهرهبرداری کشاورزی کوچکمقیاس از تغییراقلیم دریافت و تحلیل شد. دادههای گردآوری شده با روش تحلیلعاملی مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزیی با نرمافزار SMART PLS3 تحلیل شدند. با توجه به شاخصهای محاسبه شده، پایایی و روایی مدل تایید گردیدند. بهمنظور بررسی مولفه های آسیبپذیری واحدهای بهره برداری کوچک مقیاس استان همدان در مواجهه با تغییراقلیم از یک مقیاس با 48 گویه که با طیف پنج گزینهای لیکرت براساس نوع آسیب ها به سه دسته اجتماعی-نهادی، اقتصادی-فنی و زیستمحیطی تقسیم شده بودند، سنجیده شد. نتایج تحقیق نشان داد که آسیب پذیری کلی واحدهای بهره برداری کشاورزی کوچکمقیاس استان همدان در برابر تغییر اقلیم به ترتیب از آسیب زیست محیطی (β=0/950)؛ آسیب اقتصادی-فنی (β=0/921)؛ آسیب اجتماعی-نهادی (β=0/503) تاثیر میپذیرد که بهعنوان بیشترین تبیینکنندههای آسیبپذیری واحدهای بهره برداری کشاورزی کوچک مقیاس استان همدان شناخته شده و تاثیر معناداری بر این پدیده داشته اند.