دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
اثرگذاری مدیریت ریسک و توسعۀ مکانیزاسیون بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخشهای زراعت و باغبانی
395
402
FA
الهام
مهرپرور حسینی
دانشجوی دکتری اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تهران
mehrparvar@ut.ac.ir
سعید
یزدانی
0000-0002-9403-9963
استاد گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه تهران
syazdani@ut.ac.ir
10.22059/ijaedr.2014.53154
رشد اقتصادی همواره به عنوان شاخصی مهم مد نظر سیاستگذاران اقتصادی بوده است. با توجه به محدودیت نهادههای تولیدی، مناسبترین راه برای رشد هر بخش افزایش بهرهوری است. در بخش کشاورزی، با توجه به ریسکهای متعددی که کشاورزان به دلیل فعالیت در محیط باز با آن روبهرو هستند، افزایش بهرهوری نیز از آن ریسکها تأثیر میپذیرد. از این رو، ضروری است با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد و تأمین امنیت غذایی، راهکارهایی برای کاهش ریسک اندیشیده شود که توسعة مکانیزاسیون و زیرساختها به منظور کاهش ریسک پدیدآمده از کشت دیم و هدررفت منابع، گسترش بیمه و تنوع کشت در این دسته جای میگیرند. پژوهش پیش رو، نخست به اندازهگیری بهرهوری کل عوامل تولید با استفاده از شاخص ترنکوئیست- تیل در زیربخشهای زراعت و باغبانی در سالهای 1353- 1386 پرداخته، سپس با برآورد یک الگوی رگرسیونی، تأثیر عوامل نامبرده بر آن را بررسی کرده است. نتایج نشان داد؛ میانگین رشد بهرهوری کل عوامل تولید زیربخشهای زراعت و باغبانی 96 درصد بوده است، بیمه و تنوع کشت اثر مثبتی بر بهرهوری دارد و کاربرد بیش از اندازۀ تراکتور موجب کاهش بهرهوری میشود.
بیمة محصولات کشاورزی,تنوع کشت,زیرساختها,شاخص ترنکوئیست- تیل,مکانیزاسیون
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53154.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53154_2218b9d3e8da060b5761d34020cb05b3.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
نیازسنجی آموزشی گلخانهداران گل و گیاهان زینتی استان تهران با استفاده از مدل بوریچ (مطالعة موردی: کاربرد انرژیهای جایگزین)
403
411
FA
ملیکا
رجائی
دانشجوی کارشناسی ارشد ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
m.rajaii@yahoo.com
ایرج
ملک محمدی
استاد دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تهران
amalek@ut.ac.com
سید محمود
حسینی
0000-0003-2070-4817
دانشیار دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تهران
hoseinim@ut.ac.ir
10.22059/ijaedr.2014.53157
پژوهش حاضر با هدف نیازسنجی آموزشی گلخانهداران پرورشدهندة گل و گیاهان زینتی در مورد کاربرد انرژیهای جایگزین انجام گرفت. پژوهش از نوع کاربردی به روش توصیفی- همبستگی است. جامعة آماری آن 499 نفر از گلخانهداران گل و گیاهان زینتی استان تهران هستند که براساس فرمول کوکران 117 نفر از آنها به عنوان نمونه به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری استفادهشده در این تحقیق، پرسشنامهای مبتنی بر مدل بوریچ بود. تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوریشده از نرمافزار SPSS<sub>Win18</sub> انجام گرفت. نتایج نشان داد که گلخانهداران مزبور برای کاربرد انرژیهای جایگزین نیاز آموزشی دارند و گویههای انتخاب نوع انرژی استفادهشده در گلخانه، استفاده از امکانات لازم برای کاربرد انرژیهای جایگزین در گلخانه، نحوة برقراری ارتباط با کارشناسان سازمان انرژیهای نو در زمینة استفاده از انرژیهای جایگزین در گلخانه به ترتیب به عنوان نیازهای رتبة یک تا سه معرفی شدند. نتایج تحلیل همبستگی نیز بیانگر آن بود که متغیرهای میزان تحصیلات و سابقه با نیاز آموزشی گلخانهداران رابطة منفی و معنیداری در سطح 01/0 دارند، متغیرهای سطح زیر کشت گلخانه و هزینة حاملهای انرژی با نیاز آموزشی گلخانهداران رابطة مثبت و معنیداری در سطح 01/0 دارند و متغیر سن با نیاز آموزشی گلخانهداران همبستگی معنیداری نداشت.
انرژیهای جایگزین,گیاهان زینتی,مدل بوریچ,نیازسنجی آموزشی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53157.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53157_8d49b6606a34a70f5f556b0ade27a829.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
بررسی هوش سازمانی و مؤلفههای آن در سازمان جهاد کشاورزی گیلان
413
423
FA
هاجر
افتخاری
عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
parisa_eftekhari12@yahoo.com
محمدصادق
اللهیاری
دانشیار گروه مدیریت کشاورزی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران
msallahyari@yahoo.com
محمد
چیذری
استاد، دکتری ترویج و آموزش کشاورزی، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران
mchizari@modares.ac.ir
10.22059/ijaedr.2014.53159
هدف این تحقیق توصیفی- پیمایشی، تحلیل سطوح مؤلفههای هوش سازمانی در سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان از دید کارکنان سازمان است. جامعة آماری شامل تمام کارکنان سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان (1296N=) است که حجم نمونه با استفاده از جدول حداقل حجم نمونه بارتلت و همکاران تعیین شد (183n=) و این تعداد با روش نمونهگیری خوشهای متناسب انتخاب شد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامة استاندارد هوش سازمانی آلبرشت با 49 گویه با هفت مؤلفه است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط جمعی از استادان و متخصصان تأیید شد و پایایی آن نیز بر اساس آلفای کرونباخ 95/0 محاسبه شد که بیانگر پایایی بالای ابزار اندازهگیری است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS<sub>18</sub> در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافتهها نشانگر وجود هوش سازمانی متوسط در سازمان جهاد کشاورزی استان گیلان است. رتبهبندی مؤلفههای هوش سازمانی نشان داد که مؤلفة سرنوشت مشترک در بالاترین رتبه و میل به تغییر در پایینترین رتبه قرار گرفتند.
سازمان هوشمند,هوش,هوش سازمانی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53159.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53159_a859d90e72e5e5767e2346088e0ae8a0.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
بررسی عوامل مؤثر بر توسعة بیمة گندم در شهرستان همدان
425
437
FA
کریم
نادری مهدیی
0000-0001-9665-6765
اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
knadery@yahoo.com
احمد
یعقوبی فرانی
اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
yaghobi@mailinator.com
حشمت اله
سعدی
اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان
saadi@mialiator.com
لیلا
زلیخایی سیار
دانشجوی سابق کارشناسی ارشد توسعة روستایی، دانشگاه بوعلی سینا
zoleikhaeei@mialinator.com
10.22059/ijaedr.2014.53161
بیمة محصولات کشاورزی به عنوان کارآمدترین ابزار حمایتی دولت بیشترین قابلیتها را برای مقابله با خطرها دارد و یکی از مناسبترین سازوکارها برای ایجاد امنیت سرمایهگذاری در بخش کشاورزی به شمار میرود. از این رو، در این پژوهش عوامل مؤثر بر توسعة بیمة گندم در شهرستان همدان بررسی شده است. پژوهش حاضر مبتنی بر روش توصیفی- همبستگی است و در قالب طرحهای غیر آزمایشی طبقهبندی میشود. اطلاعات مورد نیاز تحقیق از گندمکاران بیمهشدة شهرستان همدان به کمک پرسشنامه جمعآوری شد. برای تعیین روایی ابزار سنجش تحقیق از نظرهای استادان و متخصصان دانشگاهی استفاده شد. ارزیابی پایایی پرسشنامه نیز در مرحلة پیشآزمون با تکمیل 30 پرسشنامه از جامعة آماری مطالعهشده صورت گرفت. به این ترتیب پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. در این تحقیق، گندمکاران بیمهشدة شهرستان همدان در سال زراعی 1388-1389 به عنوان جامعة آماری در نظر گرفته شده است. برای تعیین حجم نمونه، از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 225 نفر از گندمکاران بیمهشدة شهرستان همدان به صورت نمونهگیری نظاممند انتخاب شدند. یافتههای تحقیق نشان داد که متغیرهای رضایت بیمهگزاران از نحوة ارائة خدمات توسط صندوق بیمة محصولات کشاورزی، آسانبودن پیگیری امور اداری بیمه، سطح زیر کشت، سرعت پرداخت غرامت، بدهی کشاورزان به بانکها و دفعات تمدید قرارداد بیمه تأثیر معنیداری در توسعة بیمة گندم داشتهاند. شش متغیر ذکرشده در مجموع 6/88 درصد تغییرات توسعة بیمة گندم را پیشبینی کردند؛ بنابراین یافتههای این تحقیق راهکاری برای برنامهریزان کشاورزی و صندوق بیمة محصولات کشاورزی به شمار میرود.
بیمة گندم,توسعة بیمه,ریسک کشاورزی,عوامل مؤثر
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53161.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53161_ee982a2aa0f5f082c2620790050d4816.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
برآورد نیازهای آموزشی کشاورزان پیرامون مدیریت کیفیت محصولات کشاورزی (مطالعة موردی: استان چهار محال و بختیاری)
439
449
FA
ابراهیم
مردانی
کارشناس ارشد ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس آموزش و مدرس مؤسسة آموزش عالی علمی کاربردی جهاد کشاورزی
mardani@mailinator.com
غلامرضا
پزشکی راد
دانشیار ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
pezeshki.gh@gmail.com
10.22059/ijaedr.2014.53162
هدف این مطالعه برآورد نیازهای آموزشی کشاورزان استان چهارمحالوبختیاری پیرامون مدیریت کیفیت محصولات کشاورزی است. روش تحقیق در این مطالعه از نوع روشهای توصیفی- پیمایشی و همبستگی است. 398 کشاورز از شش شهرستان استان از طریق روش نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامة مدل نیازسنجی بوریچ استفاده شد. یافتههای مطالعه اولویت نیازهای آموزشی کشاورزان را به این صورت نشان میدهد: 1. انبارداری محصولات کشاورزی 2. فراوری و تبدیل محصولات کشاورزی 3. بستهبندی محصولات کشاورزی 4. آشنایی با رفتار مشتریان 5. مهارتهای بازاریابی محصولات کشاورزی 6. عملیات کشاورزی مؤثر بر کیفیت محصولات کشاورزی. میزان ضرایب همبستگی نشان میدهد که رابطة مستقیم و معنیداری بین سن و میزان سابقة اشتغال در حرفة کشاورزی با میزان نیاز آموزشی وجود دارد. رابطة معکوس و معنیداری بین میزان تحصیلات و میزان درآمد ماهیانة کشاورزان با میزان نیاز آموزشی آنان مشاهده شد. رابطة معنیداری بین میزان مالکیت زمینهای زراعی و باغی با میزان نیاز آموزشی کشاورزان مشاهده نشد.
مدیریت کیفیت,نیازسنجی آموزشی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53162.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53162_76c33deeeda9fe7949c7fd44661906cf.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
تحلیل وضعیت پایداری کشت و کار سیبزمینی در دشت بهار استان همدان
451
465
FA
عبادالله
نعمتی
کارشناس ارشد توسعة روستایی، دانشگاه تهران
ebad.nemati@yahoo.com
هوشنگ
ایروانی
استاد دانشکدة اقتصاد و توسعة کشاورزی، دانشگاه تهران
iravani@mialinator.com
علی
اسدی
0000-0001-8461-6352
استاد دانشکدة اقتصاد و توسعة کشاورزی، دانشگاه تهران
aasadi@ut.ac.ir
10.22059/ijaedr.2014.53163
هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل وضعیت پایداری کشت و کار سیبزمینی در دشت بهار استان همدان بوده است. این پژوهش از نظر هدف تحقیق، اکتشافی؛ از نظر روش گردآوری دادهها، پیمایشی و از نظر نتیجه، کاربردی است. جامعة آماری این تحقیق تعداد 2054 نفر سیبزمینیکار دشت بهار بود. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 162 نفر برآورد شد و در نهایت به منظور افزایش دقت، 172 پرسشنامه تکمیل شد. دادهها به کمک نرمافزار تجزیه و تحلیل شدند. براساس شاخص پایداری ترکیبی کل، پایداری بیش از 50 درصد از سیبزمینیکاران در سطح پایین یا بسیار پایین بوده است. همچنین، براساس نتایج تحلیل رگرسیون پنج عامل «مساحت کل زمین کشتشده، سطح تناوب یا آیش نسبت به کل سطح زیر کشت سیبزمینی، میزان کل کودهای شیمیایی مصرفی، میزان کل سموم، علفکش و قارچکش مصرفی و سطح استفاده از روشهای کشاورزی پایدار توسط سیبزمینیکار»، در مجموع توانایی تبیین 69 درصد از تغییرات پایداری زراعی- اکولوژیکی را داشتند؛ پنج عامل «سطح زیر کشت، میزان خسارت وارده در هکتار، هزینة بذر مصرفی، سطح زیر کشت بیمهشده و ارزش کل فروش محصول» در مجموع 62 درصد از تغییرات پایداری اقتصادی را تبیین کردند و نیز چهار عامل «سطح تنوع درآمدی سیبزمینیکار، سطح استفاده از کانالهای ارتباطی، سطح دانش سیبزمینیکار از کشاورزی پایدار و تجربة کشت و کار سیبزمینی توسط زارع» در مجموع توانایی تبیین 55 درصد از تغییرات پایداری اجتماعی را دارا بودند.
پایداری,تحلیل رگرسیون,دشت بهار,سنجش پایداری,کشت و کار سیبزمینی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53163.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53163_c9d6f3c0230c5460ee0d90820461adc4.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
چالشها و تنگناهای توسعة پرورش قارچ خوراکی (مطالعة موردی: استان کرمانشاه)
467
482
FA
فرحناز
رستمی
0000-0002-2636-0894
عضو هیئت علمی گروه ترویج و توسعة روستایی، دانشگاه رازی کرمانشاه
fr304@yahoo.com
محمد ادریس
اله ویسی
دانشجوی کارشناسی ارشد توسعة روستایی، دانشگاه رازی کرمانشاه
allahvaisi@mialinator.com
بیان
ریحانی فر
دانشجوی کارشناسی ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی کرمانشاه
reihanifar@mialinator.com
10.22059/ijaedr.2014.53164
شناخت ابعاد مختلف مسائل، مشکلات، چالشها و تنگناهای فعالیتهای کشاورزی از جمله پرورش قارچ خوراکی و تلاش برای برنامهریزی و سیاستگذاری در راستای حل مسائل، راهبردی مناسب برای توسعة کسبوکارهای کشاورزی است. هدف از این پژوهش کیفی، تحلیل چالشها و تنگناهای توسعة پرورش قارچ خوراکی در استان کرمانشاه است. اطلاعات مورد نیاز از طریق مشاهده و مصاحبة عمیق با پنج واحد فعال پرورش قارچ خوراکی و چهار واحد تقریباً غیرفعال و در معرض ورشکستگی و هفت نفر از کارشناسان اجرایی و آموزشی در زمینة پرورش قارچ خوراکی در سازمانهای جهاد کشاورزی، فنیوحرفهای و جهاد دانشگاهی استان جمعآوری شد. تکنیک استفادهشده در مصاحبهها استفاده از نمونهگیری هدفمند بارز و گلولة برفی بوده است. تحلیل محتوای متن مصاحبهها نشان داد چالشها و تنگناهای توسعة پرورش قارچ خوراکی در استان کرمانشاه در قالب دو طبقة انتخابی (مشکلات بخش اجرا و مشکلات بخش فعالان حوزة تولید) و هفت طبقة مفهومی (محوری) قابل گروهبندی و تحلیل است. در بخش مشکلات اجرایی، پنج محور استخراجی عبارتند از: ضعف زیرساختهای توسعهای، نارساییهای حمایتی– سیاستی دولت، مشکلات سازمانی، مشکلات چرخة تولید و مشکلات علمی– پژوهشی. در بخش مشکلات فعالان حوزة تولید نیز دو محور استخراجی شامل مشکلات تولیدکنندگان قارچ و مشکلات تولیدکنندگان کمپوست هستند. نتایج تحقیق نشان داد بیشترین مشکلات، چالشها و تنگناهای توسعة پرورش قارچ خوراکی در استان از نظر مصاحبهشوندگان عبارتند از: ضعف تجهیزاتی، حمایتنکردن اقتصادی، ناکارآمدی عملکرد بانکی، نارساییهای سیستم مدیریتی، نارساییهای آموزشی، مشکلات سالنهای تولید قارچ و مخاطرهپذیری بالای تولید.
استان کرمانشاه,تحلیل محتوا,قارچ خوراکی,کسبوکارهای کشاورزی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53164.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53164_29c6226bbb3e3b7234e0b798b41a9da9.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
آموزشهای ترویجی و امنیت غذایی خانوارهای کشاورز (مورد مطالعه: شهرستان قروه)
483
499
FA
حشمت اله
سعدی
0000-0002-7684-5582
دانشیار دانشکدة کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا
hsaadi48@yahoo.com
مینو
عزیزی
کارشناس ارشد ترویج کشاورزی و توسعة روستایی
minoazizi21@yahoo.com
موسی
اعظمی
استادیار دانشکدة کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا
aazami@ut.ac.ir
10.22059/ijaedr.2014.53165
انسان به عنوان رکن اصلی اقتصاد جامعه، نیازهایی دارد که مهمترین آنها امنیت غذایی و تغذیة سالم است. امنیت غذایی زمانی وجود دارد که همة مردم در تمام ایام به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس، نیازهای یک رژیم تغذیهای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی فعال و سالم فراهم کند. پژوهش حاضر که با هدف بررسی وضعیت امنیت غذایی خانوارهای کشاورز و نقش عوامل مختلف، بهویژه نقش آموزشهای ترویجی بر آن در شهرستان قروه، استان کردستان انجام گرفته است، از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوة گردآوری دادهها غیر آزمایشی است. روش تحقیق استفادهشده در این پژوهش پیمایشی- توصیفی است. جامعة آماری عبارت است از تمام خانوارهای کشاورز روستاهای شهرستان قروه که با استفاده از فرمول کوکران، 198 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب و بررسی شدهاند. برای سنجش سطح امنیت غذایی از مقیاس دسترسی به ناامنی غذایی در خانواده (HFIAS) استفاده شد. این شاخص نُه پرسش دارد و روایی و پایایی آن در مطالعات مختلف به اثبات رسیده است و روشی سریع و آسان برای سنجش امنیت غذایی است و پایایی آن در تحقیق حاضر 95/0 است. در این مطالعه، در کنار آمار توصیفی از تحلیل رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج بررسی وضعیت امنیت غذایی نشان میدهد که تنها 15 درصد خانوارها امنیت کامل غذایی دارند. 5/42 درصد دارای ناامنی غذایی در سطح کم، 5/31 درصد دارای ناامنی متوسط و 11 درصد دارای ناامنی شدید غذاییاند. نتایج رگرسیون نشان داد پنج متغیر آگاهی تغذیهای، مشارکت زنان، کلاسهای ترویج، توان اقتصادی و تعداد افراد تحت تکفل تأثیر بیشتری بر تأمین امنیت غذایی خانوار دارند.
آموزش,آموزشهای ترویجی,امنیت غذایی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53165.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53165_e84b735a01489afe5da20d89317c3b48.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
شناسایی و تحلیل موانع مشارکت اقتصادی زنان در مناطق روستایی استان زنجان (مطالعة موردی: دهستان ابهررود)
501
510
FA
روح اله
رضایی
0000-0001-69968771
دانشیار، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه زنجان
r_rezaei@znu.ac.ir
الهام
ودادی
دانشجوی کارشناسی ارشد توسعة روستایی، دانشگاه زنجان
vedadi@mailinator.com
10.22059/ijaedr.2014.53166
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل موانع مشارکت اقتصادی زنان در مناطق روستایی استان زنجان صورت پذیرفت. به لحاظ روش پژوهش، این تحقیق از نوع تحقیقات تحلیلی- تبیینی است. جامعة آماری تحقیق را تمامی زنان روستایی دهستان ابهررود تشکیل میدهند (1300N=) که بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 300 نفر از آنان از طریق روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه با نظر پانلی از کارشناسان و متخصصان تأیید شد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق، پیشآزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبهشده برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالاتر از 75/0) بود. نتایج آمار توصیفی نشان داد که بیشترین مشارکت اقتصادی زنان روستایی در این مطالعه به ترتیب اولویت در سه زمینة «کشاورزی (شامل مشارکت در فعالیتهای زراعی و باغی)»، «نگهداری و پرورش دام و طیور» و «فراوری و فروش محصولات خانگی (مانند ماست، کشک، ترشی، مربا و غیره)» بود. یافتههای تحلیل عاملی بیانگر آن بود که 76/67 درصد از واریانس کل موانع مشارکت اقتصادی زنان روستایی در دهستان ابهررود را چهار عامل اجتماعی- فرهنگی، ساختاری- نهادی، فردی- روانشناختی و حرفهای تبیین میکنند.
استان زنجان,دهستان ابهررود,زنان روستایی,مشارکت اقتصادی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53166.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53166_c5e85672d5d40ba1b7b4da0803a3583c.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
تأثیر روش تدریس سازاگرا بر یادگیری دانشجویان کشاورزی در درس هوا و اقلیمشناسی
511
519
FA
یوسف
حجازی
0000-0001-6082-726X
استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
yhejazi@ut.ac.ir
فاطمه
شفیعی
0000-0001-9209-8671
دانشجوی دکتری آموزش کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
f.shafiee@sanru.ac.ir
احمد
رضوانفر
0000-0001-8320-791X
استاد گروه ترویج و آموزش کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
arezvan@ut.ac.ir
سید حمید
موحد محمدی
دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
movahed@mailinator.com
جواد
بذرافشان
استادیار گروه مهندسی آبیاری و آبادانی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران
bazrafshan@mailinator.com
10.22059/ijaedr.2014.53167
امروزه روشهای تدریس نوین اهمیت ویژهای دارند، زیرا بر بهبود یادگیری و به تبع آن توانایی در حل مسئله، خلاقیت و اشتغالپذیری دانشجویان کشاورزی مؤثرند؛ بنابراین مطالعة مذکور تأثیر روش تدریس سازاگرا بر یادگیری دانشجویان کشاورزی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران را بررسی کرده است. مطالعه در درس هوا و اقلیمشناسی در یک نیمسال انجام گرفت. تعداد 75 دانشجوی ثبتنامکرده در درس مذکور به گروههای کنترل و آزمایش منتسب شدند. در گروه آزمایش از روش تدریس سازاگرا و در گروه کنترل از روش تدریس متعارف استفاده شد. در مجموع، مطالعه به مدت 20 ساعت در بیش از 12 هفته اجرا شد. ابزار استفادهشده برای سنجش یادگیری در سطوح بالاتر و پایینتر تفکر، آزمونهای میاننیمسال و پایاننیمسال با استفاده از پرسشهای بازپاسخ (آزادپاسخ) بود. روایی محتوایی آزمونهای مذکور توسط مدرسان مختلف درس هوا و اقلیمشناسی تأیید شد. برای تعیین پایایی از روش پایایی مصححان مبتنی بر شیوة چارچوب نمرهگذاری استفاده شد که مقدار آن برای آزمونهای میاننیمسال و پایاننیمسال به ترتیب 997/0 و 991/0 برآورد شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که روشهای تدریس مذکور بر نمرههای کلی پایان نیمسال تحصیلی دانشجویان مطالعهشده اثر داشته است. همچنین، نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در یادگیری آنها به تفکیک آزمونهای میاننیمسال و پایاننیمسال و سطوح پایینتر و بالاتر تفکر هیچگونه تفاوت معنیداری مشاهده نشده است.
آموزش عالی کشاورزی,دانشگاه تهران,متعارف
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53167.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53167_0b0a0e5c0fbca264e6b979d1eb18cbd0.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
بررسی عوامل مؤثر بر تمایل کشاورزان به کشت محصول ارگانیک در میان گوجهفرنگیکاران استان البرز
521
528
FA
محسن
شوکت فدایی
دانشیار اقتصاد کشاورزی و عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور تهران
mshf@ymail.com
محمد
خالدی
0000-0003-3646-3421
استادیار اقتصاد کشاورزی و عضو هیئت علمی مؤسسة پژوهشهای برنامهریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعة روستایی
mkhaledi1352@gmail.com
الهام
صادقی
کارشناس ارشد اقتصاد کشاوری دانشگاه پیام نور تهران
es.sadeghi124@yahoo.com
10.22059/ijaedr.2014.53168
این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر تمایل گوجهفرنگیکاران به کشت محصول ارگانیک در سال زراعی 1389- 1390 در استان البرز پرداخته است. برای این منظور، از تحلیل توصیفی و مدل اقتصادسنجی لاجیت استفاده شده است. بر اساس نتایج تحلیل توصیفی، از میان 90 نفر از پاسخگویان، 2/42 درصد به تبدیلشدن به کشاورزی ارگانیک تمایل مثبت نشان دادند. نتایج مدل اقتصادسنجی لاجیت نشان میدهد که متغیرهای سابقة کشت، میزان سواد، رعایت اصول بهداشتی، نگرش مثبت به محیط زیست رابطة مثبت و معنیدار و متغیرهای میزان سن، میزان مصرف کود و سموم شیمیایی رابطة منفی و معنیدار با تمایل به کشت ارگانیک داشته است.
استان البرز,کشاورزی ارگانیک,گوجهفرنگی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53168.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53168_0752e360a7dfe972da3bca53519eda1b.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
اثر توسعة بازارهای مالی بر توسعة بخش کشاورزی در استان کهگیلویه و بویراحمد
529
535
FA
یعقوب
انصاری
دکتری مدیریت کسب وکار، دانشگاه آگراریان ارمنستان
ansari@mailinator.com
سید علی
حسینی یکانی
0000-0003-0730-2864
استادیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
hosseiniyekani@gmail.com
10.22059/ijaedr.2014.53169
بازارهای مالی به سبب نقش اساسی در گردآوری منابع از طریق پساندازهای کوچک و بزرگ موجود در اقتصاد ملی، بهینهسازی گردش منابع مالی و هدایت آنها به سوی مصارف و نیازهای سرمایهگذاری در بخشهای مولد اقتصادی مورد توجهاند. با توجه به خصوصیت منحصربهفرد بخش کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد و گسترش و توسعة بازارهای مالی در این استان، مطالعة حاضر با هدف بررسی اثر توسعة بازارهای مالی بر توسعة بخش کشاورزی در این استان و با بهرهگیری از الگوی VAR صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان داد اثر توسعة بازارهای مالی بر توسعة بخش کشاورزی مثبت است و متغیرهای بازار مالی تأثیر شایان توجهی در تغییرات آن دارند؛ بنابراین گسترش بازارهای مالی این استان از طریق توسعة اعتبارات بانکی و توانمندساختن بورس محصولات کشاورزی گامی مؤثر در توسعة بخش کشاورزی است.
بخش کشاورزی,توسعة بازارهای مالی,مدل VAR
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53169.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53169_c0e24b4b4d1f4a04cf70a8be622ab68d.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
تحلیل مؤلفههای بازدارنده در توسعة واحدهای گلخانهای در استان سیستانوبلوچستان
537
544
FA
زهرا
خوشنودی فر
0000-0002-6859-0129
عضو هیئتعلمی (مربی) مجتمع آموزش عالی سراوان، دانشکدة کشاورزی و منابع طبیعی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی
khoshnodifz@gmail.com
سید ابوالقاسم
برآبادی
عضو هیئت علمی (مربی) مجتمع آموزش عالی سراوان، دانشکدة کشاورزی و منابع طبیعی، گروه ترویج و آموزش کشاورزی
barabadi@mailinator.com
مستانه
غنجی
دانشجوی دکتری ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس
ghonji@mailinator.com
10.22059/ijaedr.2014.53170
این پژوهش با هدف تحلیل مؤلفههای بازدارنده در توسعة واحدهای گلخانهای در استان سیستانوبلوچستان و در چارچوب پژوهشهای پیمایشی انجام گرفته است. جامعة آماری این تحقیق را گلخانهداران استان سیستانوبلوچستان (718N=) تشکیل دادند و نمونة مطالعهشده براساس فرمول کوکران، 188 نفر تعیین شد که در دو مرحله در ابتدا با استفاده از نمونهگیری انتسابی متناسب و سپس با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی انتخاب و مطالعه شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بوده که پایایی و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریب کرونباخ آلفا (87/0) و نظرخواهی از کارشناسان و متخصصان مرتبط با موضوع تأیید شد. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخة 15 صورت پذیرفت. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عوامل اعتباری و قوانین و مقررات حقوقی از جمله مهمترین عوامل بازدارنده در توسعة واحدهای گلخانهای بودهاند که در مجموع 55/55 درصد واریانس را تبیین کردهاند.
تحلیل مؤلفهها,توسعة واحدهای گلخانهای,عوامل بازدارنده
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53170.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53170_df87e2c1f145eb87a76889e16559535a.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
کاربرد مدلهای سیستمی در تحلیل تقاضای کالاهای خوراکی در ایران
545
554
FA
جواد
حسین زاد
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تبریز
j_firoozy@yahoo.com
فاطمه
سهرابی اطهر
کارشناس ارشد اقتصاد کشاورزی، دانشگاه ت بریز
sohrabi@mailinator.com
قادر
دشتی
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تبریز
dashti@mialiinator.com
محمد
قهرمانزاده
دانشیار گروه اقتصاد کشاورزی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تبریز
ghahremanzade@mialinator.com
10.22059/ijaedr.2014.53171
در این تحقیق، رفتار مصرفی خانوارهای شهری کل کشور برای هشت گروه اصلی کالاهای خوراکی تحلیل شد که شامل غلات و فراوردههای آن، انواع گوشت، شیر و فراوردههای آن و تخممرغ، میوه و سبزیها، روغنها و کره، نوشیدنیها، حبوبات و خشکبار هستند. برای نیل به این هدف با استفاده از دادههای سری زمانی مربوط به سال 1353- 1386 انواع سیستمهای انعطافپذیر تقاضا مانند سیستم تقاضای مخارج درجه دوم، سیستم تقاضای روتردام، سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل، سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل درجه دوم، سیستم تقاضای معکوس تقریباً ایدهآل و یک سیستم هیبرید تقاضاCBS با استفاده از روش رگرسیونهای به ظاهر نامرتبط برآورد شدند که با مقایسة آنها از طریق آزمونهای آماری و معیارهای اقتصادسنجی، سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل معکوس به عنوان مدل برتر انتخاب شد. نتایج نشان داد که در میان اقلام غذایی، لبنیات کمترین و گوشت بیشترین کششهای مقداری را دارند و کشش مقیاس گوشت و خشکبار از سایر گروهها پایینتر بوده که بیانگر لوکسبودن این کالاهاست. همچنین، نتایج بیانکنندة این است که گوشت با غلات و شیر با دیگر آشامیدنیها رابطة جانشینی و غلات با خشکبار و روغن رابطة مکملی دارد. <br /><br clear="all" />
سیستمهای تقاضا,سیستم تقاضای تقریباً ایدهآل معکوس,کششهای مقداری,گروههای اصلی کالاهای خوراکی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53171.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53171_7916a73cfcc92ac2d24f45c04b5a946c.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکتهای مردمی در طرحهای عمران روستایی
555
564
FA
مریم
مورج
دانشجوی کارشناسی ارشد ترویج کشاورزی، دانشگاه تهران
movarej@mailinator.com
مهتاب
پوراتشی
0000-0002-8766-3709
دانشجوی دکتری آموزش کشاورزی، دانشگاه تهران
mah.pouratashi@gmail.com
میرزا رضا
آخوند زردینی
دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کشاورزی دانشگاه تهران
zardini@mialinator.com
مجتبی
سوختانلو
0000-0002-8858-4332
دانشجوی دکتری آموزش کشاورزی دانشگاه تهران
m.sookhtanlo@uma.ac.ir
10.22059/ijaedr.2014.53172
هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکتهای مردمی در طرحهای عمران روستایی است. این تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی است و گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعة آماری تحقیق شامل 3400 فرد روستایی شهرستان هویزه بوده است که 246 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق برای جمعآوری اطلاعات پرسشنامهای بود که از لحاظ روایی با نظرخواهی از تعدادی از کارشناسان محلی شهرستان هویزه و استادان دانشکدة اقتصاد و توسعة کشاورزی دانشگاه تهران تأیید شد. برای تعیین پایایی پرسشنامه نیز از روش آزمون مقدماتی استفاده شد که آلفای کرونباخ محاسبهشده برای متغیر مشارکت در طرحهای عمران روستایی برابر 94/0 به دست آمد و مبین پایایی عالی بود. تحلیل دادهها با استفاده از برنامة نرمافزاری SPSS نسخة 5/11 انجام گرفته است. یافتههای تحقیق نشان داد که تحصیلات، میزان استفاده از رسانهها، مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و رضایت از طرحهای عمرانی دارای رابطة مثبت و معنیداری با مشارکت در طرحهای عمرانی بودند. در حالی که سن دارای رابطة منفی و معنیداری با مشارکت در طرحهای عمرانی بود. نتایج تحلیل مسیر بیانگر آن بود که متغیر مشارکت اجتماعی دارای بیشترین تأثیر بر مشارکت در طرحهای عمرانی توسط روستاییان است.
انسجام اجتماعی,تحصیلات,روستاییان,عمران روستایی,مشارکت اجتماعی
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53172.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53172_a50ededc3bfe36f263933b2cb487b52f.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
تحلیل عوامل پیشبرندة توسعة مدیریت مشارکتی آبیاری (مطالعة موردی: دهستان میاندربند)
565
573
FA
روناک
عربی
0000-0001-7292-8041
دانشجوی کارشناسی ارشد توسعة روستایی، دانشگاه رازی
ronak.arabi@yahoo.com
علی اصغر
میرک زاده
استادیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی
mirakzadeh@razi.ac.ir
کیومرث
زرافشانی
دانشیار گروه ترویج و آموزش کشاورزی، دانشگاه رازی
zarafshani2000@yahoo.com
10.22059/ijaedr.2014.53173
پژوهش حاضر با هدف کلی تحلیل عوامل پیشبرندة توسعة مدیریت مشارکتی آبیاری در شبکة آبیاری میاندربند در شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. جامعة آماری پژوهش شامل بهرهبرداران شبکة آبیاری میاندربند شهرستان کرمانشاه بودند (N=417). با استفاده از فرمول کوکران، 126 نفر از آنها به روش نمونهگیری طبقهای تصادفی با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش برای جمعآوری دادهها پرسشنامهای بوده که روایی آن بر پایة نظر جمعی از کارشناسان سازمان آب منطقهای کرمانشاه و اعضای هیئت علمی گروه ترویج و توسعة روستایی دانشگاه رازی تأیید شد و پایایی آن نیز با محاسبة ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد (α=0/79). تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS<sub>win20</sub>انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی، عوامل پیشبرندة توسعة مدیریت مشارکتی آبیاری از دیدگاه بهرهبردران مطالعهشده را در هفت عامل اقتصادی، آموزشی- ترویجی، حمایتی، فنی، فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی طبقهبندی کرد. نتایج این مطالعه میتواند دستاوردهایی برای نهادهای درگیر در انتقال مدیریت شبکههای آبیاری به بهرهبرداران به همراه داشته باشد.
: شبکههای آبیاری,شهرستان کرمانشاه,عوامل پیشبرنده,مدیریت,مشارکت
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53173.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53173_944e4a2891c2cb892e090281f850605f.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
شناسایی مؤثرترین عوامل متمایزکنندة نگرش و رفتار گندمکاران در خصوص امنیت غذایی در شمال خوزستان
575
583
FA
کبری
شبانی
کارشناس ارشد، دانشگاه رامین خوزستان
nanazimelodi73@yahoo.com
محمدرضا
شاه پسند
استادیار مؤسسة آموزشی عالی علمی کاربردی وزارت جهاد کشاورزی
m_ghanian@yahoo.com
مسعود
برادران
دانشیار دانشکدة کشاورزی، دانشگاه رامین خوزستان
baradaran@mailinator.com
بهمن
خسروی پور
0000-0003-4898-1082
استادیار دانشکدة کشاورزی، دانشگاه رامین خوزستان
b.khosravipour@gmail.com
نوشین
زندی سوهانی
استادیار دانشکدة کشاورزی، دانشگاه رامین خوزستان
nzandisohani@yahoo.com
10.22059/ijaedr.2014.53174
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤثرترین عوامل متمایزکنندة نگرش و رفتار کشاورزان گندمکار در خصوص امنیت غذایی بوده است. روش این تحقیق پیمایشی و از نوع همبستگی و جامعة آماری پژوهش 25435 نفر از گندمکاران شهرستانهای شوش، شوشتر و دزفول است. حجم نمونة آماری براساس جدول تاکمن و مورگان، 379 کشاورز برآورد شد که در نهایت 237 پرسشنامه جمعآوری شد. روش نمونهگیری در این تحقیق تصادفی ساده و ابزار جمعآوری داده پرسشنامة محققساخت بود که روایی آن براساس پانل متخصصان و پایایی آن از طریق مطالعة پایلوت در خارج از نمونة اصلی مطالعه تأیید شد. میزان آلفا برای متغیرهای دانش در خصوص امنیت غذایی، نگرش در خصوص امنیت غذایی و رفتار در خصوص امنیت غذایی به ترتیب 82/0، 92/0 و 92/0 به دست آمد. پس از تکمیلشدن پرسشنامه، کدگذاری اطلاعات پرسشنامه انجام گرفت و توصیف و تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری <em><sub>win16</sub></em> Spss صورت پذیرفت. نتایج آمار توصیفی نشان داد کشاورزان گندمکار منطقه در خصوص امنیت غذایی نگرش مثبت دارند و نوع رفتار آنان در این خصوص مسئولانه بوده است. نتایج حاصل از تحلیل تشخیصی نیز نشان داد میزان دانش گندمکاران در خصوص امنیت غذایی مؤثرترین متغیر در تفکیک گروههای نگرشی و متغیرهای نگرش و دانش در خصوص امنیت غذایی و سابقة فعالیتهای کشاورزی مؤثرترین متغیرها در تفکیک گروههای رفتاری بودهاند.
امنیت غذایی,رفتار,شمال خوزستان,گندم,نگرش
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53174.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53174_1d898fba2c86c35aa5ba10964c6de7b1.pdf
دانشگاه تهران
تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران
2008-4838
2423-785X
45
3
2014
09
23
چکیده های انگلیسی
1
17
FA
10.22059/ijaedr.2014.53325
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53325.html
https://ijaedr.ut.ac.ir/article_53325_170e2d80cd3f57952ca146ea3c972780.pdf