مطالعه حاضر به بررسی چگونگی انتقال قیمت گوشت مرغ در ایران میپردازد. برای این منظور از آمار هفتگی قیمت مرغ در کشتارگاه و قیمت جوجه یکروزه و قیمت کنجاله سویا در سالهای 1391-1386 استفاده شده است. با توجه به اینکه سریهای زمانی متغیرهای مورد مطالعه غیرخطی هستند، نمیتوان از مدلهای خطی برای آزمون انتقال قیمت استفاده کرد. بنابراین باید از مدلهای غیرخطی نظیر مدلهای آستانهای یا مدل مارکوف سوئیچینگ بهره جست. که به دلیل انعطافپذیری مدل مارکوف سوئیچینگ و اینکه انتقال رژیمها به صورت احتمالی و برونزا تعیین میگردد، در این پژوهش مدل مارکوف سوئیچینگ به کار گرفته شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل انتخابی (MSMAH(3)-AR(2)) با سه رژیم (کاهش قیمت، کاهش ملایم قیمت و افزایش قیمت) و دو وقفه نشان میدهند که تمامی متغیرها معنیدار میباشند. انتقال قیمت نامتقارن بوده و افزایش قیمت نهادههای تولیدی گوشت مرغ نسبت به کاهش قیمت نهادهها سریعتر به قیمت گوشت مرغ منتقل میشود. به احتمال 46 درصد شرایط کاهش قیمت بر گوشت مرغ حاکم خواهد بود، به احتمال 71 درصد قیمت گوشت مرغ افزایش مییابد. رژیم غالب اقتصادی رژیم کاهش ملایم قیمت است و از این رو به احتمال 90 درصد قیمت گوشت مرغ به طور ملایم در حال کاهش خواهد بود. با توجه به یافتهها پیشنهاد میگردد که سیاستگذاران بخش طیور عدم تقارن در انتقال قیمت در این بخش را در سیاستگذاریهای خود مد نظر قرار دهند.